موسسه سخنوری و فن بیان ایران http://asatiriran.com موسسه فن بیان و سخنوری اساطیر ایران در مشهد به آموزش و برگزاری کلاس های آموزشی فن بیان سخنوری سخنرانی گویندگی مجری کسب و کار هوش مصنوعی ثروت می پردازد Thu, 01 Nov 2018 17:43:54 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=4.9.8 هفت راه برای اینکه مثل یک رئیس جمهور سخنرانی کنید http://asatiriran.com/%d9%87%d9%81%d8%aa-%d8%b1%d8%a7%d9%87-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%86%da%a9%d9%87-%d9%85%d8%ab%d9%84-%db%8c%da%a9-%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1-%d8%b3%d8%ae%d9%86/ Thu, 01 Nov 2018 17:43:54 +0000 http://asatiriran.com/?p=2537 باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا، یک سخنران قهار بود.
اصلاً یکی از دلایل پیروزی او در رقابت های انتخاباتی سال ۲۰۰۸ همین سخنرانی های تاثیرگذار و بدون ایرادش بود. در اینجا هفت نکته بسیار مهم از سخنرانی های پرقدرت او بیرون کشیده ایم تا شما با آن آشنا شوید.

اگر میخواهید مثل یک رئیس جمهور سخنرانی کنید، اینها را به کار بگیرید.

۱- سخنرانی های او پر از داستان ها و خاطرات شخصی است

استفاده از تجربیات شخصی یکی از ترفندهای سخنرانی باراک اوباماست.
او با سخنرانی های سرشار از داستان، حس صمیمیت و همذات پنداری را به مخاطبین انتقال می دهد.

مثلا در یکی از سخنرانی های خود برای ایجاد حس حماسی، این جملات را بیان کرد:
«ما در مقابل رویاهای دختری مهاجر که در مدارس ما درس می‌خوانند نسبت به پرچم ما متعهد است، پایبندیم. برای پسر جوانی که در جنوب شیکاگو زندگی می‌کند و برای سرفرازی این کشور حتی حاضر است در کنار خیابان بخوابد، پایبندیم. برای کودک کارگر در کارولینای شمالی که می‌خواهد به یک دکتر یا یک دانشمند، یک مهندس یا یک کارآفرین، یک سیاست‌مدار و یا حتی رئیس‌جمهور تبدیل شود، پایبندیم و این راه را ادامه خواهیم داد»

می بینید که ایجاد سه تصویر بسیار کوتاه، به خوبی می تواند صحنه های این چنینی را در ذهن حضار بازسازی کند و آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

درس اصلی این جنبه از سخنرانی آقای اوباما این است:

بسیاری مواقع، سخنرانان تلاش می‌کنند ما را با اعداد و آمار تحت‌ تاثیر قرار دهند، اما قدرت عظیم داستان‌ها را نادیده می‌گیرند.
او می توانست به جای تصویرسازی بگوید X درصد در جنوب شیکاگو بیکارند و Y درصد در کارولینای شمالی فقر و جرم وجود دارد؛
اما او به خوبی میداند که اعداد سخت و حساب‌ شده به اندازه تصویر سازی و داستان گویی، اهمیت ندارند.

۲- سخنرانی های او متواضعانه و فروتنانه است

معمولا در هر رقابت، برنده ها به شدت در معرض توجه قرار می گیرند و حس نخوت و غرور دارند.
با این حال، در هنگام سخنرانی پیروزی آقای اوباما، او کاملا فروتنانه و خاضعانه سخنرانی کرد و نشانه ای از تکبر و غرور نداشت.

او بزرگواری و فروتنی را به عنوان یک رهبر به نمایش گذاشت و با علاقه زیاد، رقیبان سیاسی خود، (فرماندار میت رامنی و پاول رایان) را در لحظات اولیه سخنرانی اش در آغوش گرفت و گفت:

«ممکن است تا این مرحله، با خشونت مبارزه کرده باشیم، اما این مبارزه تنها به این دلیل بوده که ما این کشور را عمیقاً دوست داریم و به شدت به آینده آن اهمیت می‌دهیم. این میراثی است که امشب به آن افتخار و ستایش می‌کنیم. در هفته‌های پیش رو، من مشتاقانه منتظر جلسه ای با فرماندار میت رامنی هستم تا درباره اینکه کجا می‌توانیم با هم‌کار کنیم تا این کشور را به جلو حرکت دهیم، صحبت کنیم.»

نکته اینجاست که آقای رئیس‌جمهور می‌توانست تنها از میت رامنی یک تشکر خشک و خالی کند، اما انتخاب کرد که گامی به جلو بردارد و طرفداران او را راضی کند که مبارزه، هرگز در مورد شخص آقای رامنی نبوده است.

آقای اوباما رقیبانش را به سرعت در آغوش گرفت و اختلافات خود را کنار گذاشت و برای پیشبرد آمریکا تلاش کرد. این تعهد او بود.

۳- او کاملا به افکار مخاطبینش آگاه است

آقای اوباما می داند که حضاری که برای سخنرانی اش جمع شده اند، چگونه فکر می کنند و چه میخواهند.
او به صورت زیرکانه ای از زبان مردم حرف می زند.

آقای اوباما می گوید: «مردم به اینکه چقدر میدانی اهمیتی نمی دهند، آنها میخواهند بدانند چقدر برای رئیس جمهور مهم هستند»

او برای احترام به حضاری که برای سخنرانی اش جمع شده اند در یکی از سخنرانی هایش گفت:
«فعالیت های سیاسی گاهی اوقات احمقانه به نظر می رسند؛ اما من به آن افتخار می کنم. چون تعداد خیلی کمی این شانس را دارند که در جایگاه من بایستند و برای مردم سرفراز کشورشان سخنرانی کنند!»

۴- او به خوبی می داند چه وقت و چگونه شوخی کند

طنز اثر شگفت انگیزی برای فروریختن دیواره‌ای سرد و بلند بین حضار و شما به عنوان یک سخنران دارد.

خود آقای اوباما در مورد حس طنز کلامش به سخنرانان توصیه می کند:
«هنگامی که مردم را خندان می‌بینید، آن‌ها گوش می‌دهند و شما می‌توانید تقریبا هر چه دلتان میخواهد را برایشان تعریف کنید.»

او در یکی از سخنرانی هایش در جواب مجری که پرسید بزرگترین نقطه ضعف شما چیست گفت:
«اوه! انتخاب نقطه ضعف خیلی سخت است؛ اما اگر فروتنانه بخواهم بگویم، بزرگ‌ترین ضعف این است که من زیادی عالی ام!»

۵- او از واژه ها، ضمایر و کلمات به طور متناسبی استفاده می کند

تنها در یکی از سخنرانی های آقای اوباما، نسبت به کار بردن ضمایر اندازه گیری شد.

او از ضمیر من به تعداد خیلی کمی استفاده کرد. در حالی که ۵۵ بار از «شما» و ۱۱۰ بار از ضمیر «ما» استفاده کرد.

این چه چیزی را نشان می دهد؟
استفاده از ضمایر مختلف به ایجاد یک طنین مناسب کمک می کند. به جای «من» گفتن «ما» باعث حس همدلی حضار می شود؛ بنابراین سعی کنید در سخنرانی هایتان، مخاطبان را با خود همراه کنید.

۶- استفاده از شیوه های خاص برای شیوایی کلام

با توجه به به اینکه رئیس جمهور سابق آمریکا، فارغ التحصیل تحصیلات تکمیلی و وکالت از دانشگاه هاروارد بود، به طرز شگفت انگیزی از شیوه های مختلف سخنوری و تکنیک های شیوایی کلام استفاده می کرد.
تعداد زیاد لغات و اصطلاحات در رشته حقوق به کار او می آمد.

مثلا یکی از تکنیک های مورد علاقه او این بود که تضاد ایجاد کند.
«این کشور نسبت به هر کشوری ثروت بیشتری دارد، اما این چیزی نیست که ما را خوشبخت کند»

«ما قوی‌ترین ارتش در تاریخ را داریم، اما این چیزی نیست که ما را قوی می‌سازد»

در واقع او با این صحبت ها میخواهد به چیزی از فراتر از واقعیت ها دست یابد و آرزوها و رویاهای خود را برای مردم بیان کند.
همچنین تکرار یک عبارت معروف از موارد مورد علاقه آقای اوباماست؛ مثلا:
«ما بزرگ‌تر از مجموع آرزوهای فردی خود هستیم و همیشه بیشتر از خودمان خواهیم بود. ما برای همیشه کشوری درجه یک خواهیم بود»

جمله آخر، یک حمله مشهور در زبان عامیانه مردم آمریکاست.

۷- از عبارات، کلمات و بیان جسورانه استفاده می کند

او رئیس جمهور است. طبیعی است که بخواهد کلمات حماسی و جسورانه بیان کند.
چهره و استایل آقای اوباما در طول سخنرانی هایش، بسیار مصمم و گاهی اوقات خشمگین و با اراده بود.

او در یکی از سخنرانی هایش می گوید:
«این باور ماست که سرنوشت ما در دستان خود ماست. ما تعهدات و مسئولیت های سنگینی به دوش می کشیم تا آنها را به نسل های بعد منتقل کنیم. برای آزادی این ملت، بسیاری جنگیده اند، کشته شده اند و جانشان را فدا کرده اند. آنها عاشق کشورشان بوده اند و وطن پرستی را در حد اعلای خود اجرا کرده اند. این چیزی است که کشور ما را بزرگ می کند.»

استفاده از کلماتی مثل سرنوشت، تعهد، مسئولیت، کشته شدن، آزادی، عشق و وطن پرستی، میزان حماسی بودن سخنرانی را تا حد زیادی افزایش می دهد.

منبع : بیشترازیک

]]>
با این پنج راز، سخنرانی تان را با اعتماد به نفس کامل انجام دهید! http://asatiriran.com/%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%db%8c%d9%86-%d9%be%d9%86%d8%ac-%d8%b1%d8%a7%d8%b2%d8%8c-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%af/ Wed, 31 Oct 2018 19:01:54 +0000 http://asatiriran.com/?p=2528 وقتی به سخنرانی فکر می کنید، دست هاتون سرد میشه و عرق سرد می کنید؟

دلتون شور می زند و آشوب می شود؟

اگر اینطوری هستید بدونید که شما تنها نیستید!
بیش از ۷۵ درصد از بزرگسالان از سخنرانی هراس دارند.
اگر میخواهید در زمان سخنرانی، عملکرد جسمی و روانی آسوده ای داشته باشید، بهتر است به فکر این باشید که چطور می توانید با ترس هایتان روبرو شوید و در کمال آرامش، سخنرانی کنید. آیا رازی برای این کار وجود دارد؟

اگر دنبال غول چراغ جادو هستید که روی آن دست بمالید و بیرون بپرد و به شما پنج راز بگوید، سخت در اشتباهید.
این ها رازهای ساده ای است که احتمال دارد خودتان از آن بی خبر بوده باشید.

بعضی افراد لازم نیست زیاد تلاش کنند تا این دلشوره ها را از میان بردارند.
اما برای عده ای، تلاش بیشتری لازم است.
این افراد احتیاج دارند تا به وسیله روش ها و بازارهایی، فشارهای ذهنی را از روی دوششان بردارند و آن را به گوشه ای پرتاب کنند.

۱- حضار را بخندانید

شوخی کردن و خنداندن مردم، مسیری بسیار هوشمندانه و جذاب برای شروع یک سخنرانی است.

این کار باعث می شود جو سریعا گرم و تازه شود و سخنران، آرامشی نسبی بگیرد.
وقتی به جمعیت نگاهی می اندازید و می بینید چهره هایشان خندان است، ارتباطی خاص بین شما و آنها شکل می گیرد.

حس مشترک ایجاد کنید و به چیزی بخندید که به کسی برنخورد. سعی کنید همه را در خندیدن شریک کنید.

این خنده ها، آن دیواری را که مخاطب بین خودش و شما حس می کند، در هم می شکند!

۲- به افرادی که سر تکان می دهند، توجه کنید

اگر حس کردید که مخاطب با شما ارتباط موثری برقرار نکرده است، ممکن است اعصابتان به هم بریزد.

این حالت وقتی رخ می دهد که مثلا حس کنید افرادی در جمع وجود دارند که هیچ علاقه ای به سخنرانی شما نشان نمی دهند.
در این صورت احتمالا فشار زیادی را روی خود حس می کنید.

در این شرایط، به جمعیت با دقت نگاه کنید و این افراد را بیابید.
به آنها زل بزنید و سعی کنید آنها را با خود همراه کنید.
هرچه بیشتر به آنها نگاه کنید، اعتماد به نفس خودتان بیشتر می شود. اصلا خودتان را نبازید و بدانید طبیعی است که برخی افراد از سخنرانی شما خوششان نیاید.

۳- احساس‌ خودتان را بیان کنید

حتماً سخنرانی هایتان را ضبط و بعداً نگاه کنید.
وقتی ویدئوی سخنرانی تان را نگاه کنید، ممکن است از اینکه عصبانی به نظر می رسید یا اعصابتان خورد است، تعجب کنید.

گاهی وقت ها، فرقی نمی کنید چگونه خودتان را آرام می کنید.
اما هرچه تلاش می کنید، آرام نمی شوید.
نگرانی و استرس را به همین راحتی ها هم نمی شود از خود دور کرد.
اما بدانید که بیشترین مقدار تنش را در ابتدای سخنرانی تجربه می کنید.

تنش ها توقف ناپذیرند، اما می توانید آنها را با ترفندهایی که بلدید، مخفی کنید.
مثلا یک ترفند این است که: شور و هیجانی خاص به سخنرانی تان بدهید تا دیگران متوجه نشوند که شما کمی دلشوره دارید.
یا اینکه صادقانه با احساس ناکامی روبرو شوید و سعی کنید به سرعت راهی برای عبور از آن بیابید. شما می توانید.

۴- تمرین، تمرین، تمرین

خیلی ها بر این باورند که سخنرانان حتما استعدادش را دارند، وگرنه از پسش بر نمی آمدند!

اینگونه فکر نکنید. سخنرانان حرفه ای از شکم مادر، سخنران زاده نشده اند.
حقیقت این است که سخنرانی مهارتی است که با تمرین زیاد می توان به راحتی آن را پرورش داد.
به شرط اینکه برایش وقت کافی صرف کنید.

هرچه تمرین کنید، راحت تر اجرا می کنید و کمتر تپق می زنید.

۵- اگر اشتباه کردید، جبرانش کنید!

فرقی ندارد تا به حال چند سخنرانی داشته اید. اشتباه همیشه رخ می دهد.
اتفاقا اشتباهات بعضا باعث می شوند که انسانی تر به نظر برسید و مخاطبین سعی می کنند تا جایی که می شود با شما همذات پنداری کنند.

اما اگر بعد از اشتباه احساس ناراحتی کنید و بیقرار باشید، این احساس به مخاطبینتان هم سرایت می کند.

در اینجا برخلاف ابتدای مقاله، بهتر است خودتان را دست بیندازید تا جو سنگینی که به وجود آمده، شکسته شود و همگان احساس راحتی کنند.

بنابراین همیشه یک چیز جالب، یک لطیفه در آستین داشته باشید تا کم کم بر مقوله طنز سخنرانی، مسلط شوید.
کسانی که طنز بهتری دارند، سخنرانی شان شیواتر و دلنشین تر است.

منبع : بیشترازیک

]]>
۱۹+۱ تکنیک برای یک سخنرانی جذاب و منحصر به فرد http://asatiriran.com/191-%d8%aa%da%a9%d9%86%db%8c%da%a9-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%ac%d8%b0%d8%a7%d8%a8-%d9%88-%d9%85%d9%86%d8%ad%d8%b5%d8%b1-%d8%a8%d9%87-%d9%81/ Wed, 31 Oct 2018 17:16:25 +0000 http://asatiriran.com/?p=2525 شاید شما سخنران خوبی نباشید، شاید هم خیلی حرفه ای باشید.
به هر حال این تکنیک های کوچک و ساده، به شما کمک می کند که با یادگیری شان، مهارت های خود را افزایش دهید و به خوبی و با آرامش به محل جلسه بروید.

۱- همان جا تمرین کنید!

حتما خیلی خوب می دانید که چقدر باید تمرین کنید و هرچه تمرین کنید کم است؛
اما یک نکته کنکوری را می خواهیم به شما یاد بدهیم.
دقیقا به همانجایی که در آن سخنرانی دارید بروید و تمرین کنید.
سخنرانی خود را بنویسید، آن را در همان جا بازسازی کنید و از خود حتما فیلم بگیرید.

برخی از متخصصین سخنرانی و برنامه ریزها، پیشنهاد می کنند که در موقعیت های مختلف مثلا ایستاده، نشسته، با بازو‌های گشاده، روی یک پا و غیره، تمرین کنید و هرچه بیشتر محیط و موقعیت‌ های مختلف را باهم ترکیب کنید.

گوش دادن به نوارهای ضبط شده و فیلم های گرفته شده، بهترین راه است.
اگر خودتان نتوانید فیلم خودتان را ببینید، چطور انتظار دارید حرف هایتان به ذهن بقیه راه پیدا کند و به دلشان بنشیند.
فیلم سخنرانی های قبلی تان را هم نگاه کنید و نکته هایی که از آنها غفلت کرده اید را یادداشت و تمرین کنید.

۲- استرس را به شور و اشتیاق تبدیل کنید

یکی از دوستان من قبل از سخنرانی به یک موسیقی شاد گوش می دهد. چرا؟

این کار او رها می‌کند و کمک می‌کند تا بر روی شور و شوق متمرکز شود.
البته که این روش برای هر فردی متفاوت می باشد.

مطالعات نشان داده‌اند که یک سخنرانی پر شور می‌تواند بر یک سخنرانی با زبان فصیح اما بدون شور و انرژی، پیروز شود؛
بنابراین چون شما، حتما به اندازه وینستون چرچیل، در سخنرانی مهارت ندارید، سعی کنید سطح انرژی خود را حفظ کنید.

۳- در سخنرانی‌‌های دیگران شرکت کنید

اگر سخنرانی شما قسمتی از یک کنفرانس بزرگ است، در بعضی از سخنرانی‌هایی که قبل از سخنرانی شما انجام می شود شرکت کنید
و ببینید مهارت های بیان و فنون سخنرانی شان چگونه است.

این کار نه تنها احترام شما را نسبت‌ به سایر سخنرانان نشان می دهد، بلکه می تواند به شما کمک کند تا نظر و احساس حضار را به دقت زیر نظر بگیرید؛
مثلا ببینید آنها آرام اند، می خندند یا خیلی خشک و بی حوصله سر جایشان نشسته اند؟

از طرف دیگر ممکن است ایده هایی از سخنرانی دیگران دستتان بیاید که بتوانید در سخنرانی خود استفاده کنید.

۴- هرگز دیر نرسید

بهتر است پیش از آغاز سخنرانی، به محل سخنرانی برسید و در آنجا مستقر شوید.
به این ترتیب احساس آرامش می کنید و با فضای آنجا آشنا شده اید.

۵- با محیط اطراف سخنرانی آشنا شوید

وقتی محل سخنرانی و پیرامون آن را بهتر بشناسید، احساس آرامش بیشتری می کنید.
قبل از سخنرانی همان طور که گفتیم در محل حاضر شوید، زمانی را برای تمرین با میکروفن و نور صرف کنید،
جایتان را به خوبی پیدا کنید و از هر عامل بالقوه ای که ممکن است در هنگام سخنرانی، حواستان را پرت کند، آگاه شوید. (بطور مثال سروصدای خیابان پشت محل برگزاری سمینارتان)

۶- چاق سلامتی کنید!

منظور از چاق سلامتی همان احوالپرسی خودمان است!
قبل از سخنرانی، با حضار، گپ بزنید تا صمیمی و جذاب تر به نظر برسید.

از حضار سوال بپرسید و از انها پاسخ بخواهید. آنها حتی می توانند الهام بخش شما باشند.

۷- از تصویرسازی مثبت بهره ببرید

اثربخشی تصویرسازی مثبت، به اثبات رسیده است.

وقتی شما در ذهنتان نتیجه مثبتی از یک طرح را مجسم می کنید، احتمال موفقیت آن طرح، بیشتر می شود.

به‌ جای اینکه به این فکر کنید که «من سخنرانی ام را خراب می‌کنم» و خودتان را طوری تجسم کنید که انگار دارید سخنرانی را ترک می کنید،
خودتان را مجسم کنید که دارید مردم را می خندانید.
تفکرات مثبت، به طرز ویژه ای می تواند اثر بخش باشد. پس امتحانش کنید!

۸- به یاد داشته باشید که اکثر حضار دلسوز و علاقه مند به شما هستند

یکی از ترس های عمده ای که هنگام سخنرانی به سراغتان می آید، این است که حس کنید حضار به اشتباهات شما می خندند!
به یاد داشته باشید که مردم قلباً دوست دارند که شما موفق شوید. چرا؟

اکثر مردم از سخنرانی در جمع می ترسند؛ بنابراین واضح است که آنها درک می کنند این کار تا چه اندازه دشوار است.
هر وقت دستپاچه شدید، به یاد آورید که حضار دوست دارند شما از پس کاری که شروع کرده اید، بر آیید.

۹- نفس عمیق، فراموش نشود

بهترین توصیه برای افرادی که عصبی هستند، تنفس عمیق است.
موقع عصبانیت، عضلات منقبض می شوند. به طوری که حتی ممکن است نفستان را حبس کنید.
به جای آن، نفس عمیق بکشید تا اکسیژن کافی به مغزتان برسد و آرام شوید.

۱۰- لبخند، معجزه است

لبخند زدن باعث ترشح هورمون اندورفین می شود. آرامش را جایگزین اضطراب می کند و حس بهتری به شما می دهد.
لبخند، اشتیاق و شور شما را به همه نشان می دهد و این نکته در مورد یک وبینار که با مردم رو در رو نیستید هم صادق است.

یادتان باشد که در لبخند هم افراط و تفریط نکنید. نه زیاد بخندید، نه کم مثل یک دیکتاتور!

۱۱- ورزش کنید

پیش از سخنرانی، ورزشی هوازی و سبک انجام دهید تا میزان اندورفین در بدنتان زیاد شود.
اندورفین به کاهش اضطرابتان کمک می کند.

۱۲- روی مکث ها و گیر کردن هایتان کار کنید!

تند صحبت کردن بد نیست تا جایی که باعث بند آمدن نفس و اضطراب و استرس شما نشود.

از مکث کردن نترسید.
وقت هایی مکث کنید که می خواهید روی موضوعی خاص، تاکید کنید.
این کار باعث می شود، سخنرانی شما محاوره ای و دوستانه تر به نظر برسد.
اگر حس می کنید که کنترل سرعت صحبت از دستتان در رفته، مکث کنید و دوباره آرامش خود را بازیابید.

۱۳- آش شله قلمکار به خورد مخاطب ندهید!

سخنرانی شما باید پر از اطلاعات مفید و به درد بخور باشد، اما زیاده روی در این کار یا توضیح یک موضوع کوتاه به مدت ۱۰ دقیقه، خسته کننده است
و مخاطب را گیج و سردرگم می کند.
این هنر شماست که بدانید چه مطالبی واقعا به درد مخاطبین میخورد و کدام ها را باید در سطل زباله بریزید.

ویراستاری دقیق متن های سخنرانی به شما کمک می کند تا مطالب اضافه را ببینید و حذف کنید.
اگر مطلبی خارج از بحث به نظر می رسد، آن را به راحتی کنار بگذارید.
هیچ اتفاقی نمی افتد. یک راست سر اصل مطلب بروید!

۱۴- حضار را درگیر کنید

اغلب مردم دوست دارند حرف بزنند و مورد توجه قرار گیرند.
در حالی که اکثر سخنرانی ها کاملاً یک طرفه به نظر می رسند.
بازهم توصیه می کنیم در این کار زیاده روی نکنید.

عقیده و نظر مخاطب را بخواهید، آنها را در سخنرانی خود مشارکت دهید و نظراتشان را بشنوید تا حس کنند که دارند در کنار شما سخنرانی می کنند.

مثلا می توانید با یک نظرسنجی آغاز کنید. برای این کار از سوالات ساده و رای گیری آسان استفاده کنید.

۱۵- حضار را سرگرم کنید

اگر مطالب را به درستی بیان نکنید، سخنرانی تان شکست می خورد. (حتی اگر مطالبتان واقعا مفید باشد). راهکار این چیست؟ بله! طنز!

اضافه کردن اسلاید سرگرم کننده و طنزآمیز، از بهترین راه هایی است که علاقه مخاطبین را به سخنرانی شما زیاد می کند.
مخصوصا وقت هایی که موضوع سخنرانی شما سنگین و پیچیده است.

تعادل را در این موضوع هم حفظ کنید.
شما مشغول بازی کردن یک تئاتر کمدی نیستید؛ اما در یک کلام، راحت باشید! از شوخی های غیرمتعارف هم پرهیز کنید.

۱۶- شما علامه دهر نیستید!

سخنرانان، فکر می کنند هیچ سوالی از مردم را نباید بی جواب بگذارند.
در حالی که این درست نیست. اگر واقعا پاسخ یک سوال را نمی دانید، صمیمانه بگویید که بلد نیستید!
این کار لطمه ای به اعتبارتان وارد نخواهد ساخت و شما یک دائره المعارف نیستید که همه چیز را بدانید!

۱۷- ژست های منحصر به فرد بگیرید

اگر زبان بدن را یاد بگیرید به خوبی می توانید در هنگام سخنرانی از آن استفاده کنید.
زبان بدن مناسب، اعتماد به نفستان را زیاد می کند.
مطالعات نشان می دهد که استفاده از ژست و حالاتی که قدرت و توانایی را نمایش می دهد، می تواند احساس اعتماد به نفس خوبی قبل از سخنرانی هب شما بدهد.

در عین حال لزومی ندارد سینه خود را به طرز اغراق آمیزی به جلو بدهید!
هر ژستی به جز نشستن می تواند خوب باشد.
نشستن یک حالت انفعالی و سرد به مخاطبین می دهد. پس ننشینید!

۱۸- آب بنوشید!

خشک شدن دهان، نشان از اضطراب است.
برای پیشگیری از این اتفاق، دم دستتان آب بگذارید و ضمنا قبل از آغاز سخنرانی هم آب بنوشید.

۱۹- به کلاس های بهبود مهارت سخنرانی و فن بیان بروید

کلاس های فن بیان و سخنرانی برای کسانی که هنوز تسلط به سخنرانی ندارند، وجود دارد.
اگر به دنبال بهبود این مهارت ها هستید به شما پیشنهاد می کنم ابتدا دوره رایگان بیست و یک درس را سپری کنید

تمریناتی که در این دوره آموزش داده می شود، راهگشاست.
هرچه بیشتر در این کلاس ها شرکت کنید، زودتر به یک سخنران درجه یک تبدیل می شوید.

۲۰- با ترس ها، کشمکش نکنید

درست است که می گویند به دل ترس هایتان بروید، اما بعضی از ترس ها، حتی ارزش جنگیدن ندارند.
آنها را بپذیرید؛ مثلا وحشت از اینکه مبادا شرکت کنندگان متوجه استرس شما شوند، فقط اضطرابتان را افزون خواهد کرد.
به خاطر داشته باشید که این نگرانی ها و استرس ها، همیشه هم بد نیست.
این تهدید را به فرصت تبدیل کنید.
انرژی حاصل از اضطراب را به اشتیاق و شور تبدیل کنید و حالش را ببرید!

منبع : بیشترازیک

]]>
تحلیل سخنرانی استیو جابز http://asatiriran.com/analysis-of-speech-by-steve-jobs/ Wed, 31 Oct 2018 16:37:11 +0000 http://asatiriran.com/?p=2523 در این مقاله به تحلیل سخنرانی استیو جابز در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ می‌پردازیم. این سخنرانی یکی از سخنرانی‌های ماندگار و بسیار کاربردی در جهان شناخته شده است.

شما می‌توانید فیلم این سخنرانی را از لینک زیر مشاهده نمایید وسپس تحلیل آن را مطالعه نمایید.

تحلیل سخنرانی استیو جابز (دانشگاه استنفورد ۲۰۰۵)

سخنرانی استیو جابز در جشن فارغ التحصیلی با عنوان “stay hungry, stay foolish” در ۱۲ ژوئن ۲۰۰۵ در دانشگاه استنفورد ارائه شده بود.

سبک و محتوای ارائه شده با مطالب ارائه شده در مراسم رونمایی محصولات اپل بسیار متفاوت بود ولی از ارزش‌های آن کم نشده بود.

المان‌های ارزشمند این سخنرانی فوق العاده شامل موارد زیر بود:

شروع قدرتمند
ساختار ساده
رعایت قانون ۳ مورد
صورت غنی سخنرانی
تکرار تم تولد/مرگ/تولد دوباره

شروع قدرتمند: تحسین مخاطب و تواضع داشتن

استیو جابز صحبتش را با یک تعریف شروع می‌کند: “باعث افتخار من هست که امروز با شما در جشن فارغ التحصیلیتان از یکی از بهترین دانشگاه‌های جهان هستم”

او در ادامه با اضافه کردن این نکته که تحصیلات دانشگاهی نداشته تواضع خودش را نشان می‌دهد.

در چند جمله بعدی به مخاطب احساس خوبی نسبت به خودشان القا می‌کند که باعث میشود پیامش را بهتر دریافت کنند.

سبک محاوره‌ای

این جمله را : ” استفان وزنیاک و من اپل را تاسیس کردیم” را با این جمله “وز و من اپل را شروع کردیم” مقایسه کنید.

جمله اول رسمی است و دو موسس شرکت که اپل را تاسیس کردند مجسم می‌شود.
جمله دوم محاوره‌ای هست و دو دوست صمیمی مجسم می‌شود. استیو جابز سبک محاوره‌ای را انتخاب کرد و این انتخاب هوشمندانه‌ای بود. مخاطبان او فارغ التحصیلانی بودند که تمام شدن دانشگاه آنها را از دوستان نزدیکشان جدا می‌کرد.

جملات و ساختار ساده

استیو جابز از ساختار ساده و سنتی استفاده کرد: شروع – سه داستان – نتیجه گیری

مخاطبانش را در طول ۱۴٫۵ دقیقه با جملات ساده راهنمایی کرد.

“امروز می‌خواهم برای شما سه داستان تعریف کنم”
“داستان اول ارتباط اتفاقات مختلف در زندگیست”
داستان دوم من درباره دوست داشتن و از دست دادن است”
سومین داستان درباره مرگ هست”

مکث‌ها و زمان‌بندی

استیو جابز مکث‌های موثری را قبل و بعد از نکات کلیدی داشت که به مخاطبین فرصت می‌داد نکات مورد نظر او را هضم کنند.

برای مثال داستان اولش را با ارجاع آشکار به یک شعر به پایان رساند که به دنبال آن شش ثانیه سکوت کامل حکمفرما شد. (۵:۱۶- ۵:۲۲)

سخنرانی با شوخی همراه بود، ولی کمبود کمی طنز در آن احساس می‌شود. شاید به خاطر اینکه یک سخنرانی بین‌المللی بود که میخواست از سخنرانان آکادمیک و دانشگاهی تقلید کند؟

جدا از این زمان‌بندی در اغلب جملات وجود نداشت.

برای مثال، به این جمله توجه کنید: “من حتی نمی‌دانستم لوزالمعده کجاست” (۱۰:۰۷). جمله با یک تاکید و اشاره جزئی و بدون هیچ مکثی قبل و یا بعد آن ارائه شد که می‌توانست بیشتر باشد. این لحظه‌ی بسیار خاصی در سخنرانی بود و به مخاطبین کمک می‌کرد از تحت فشار بودن برای خندیدن راحت شوند.
یک دقیقه و نیم بعد، از روش بهتری برای بیان طنز در خلال یک نکته جدی استفاده کرد.: “هیچ کسی نمی‌خواهد بمیرد. حتی کسانی که دوست دارند به بهشت بروند نمی‌خواهند برای بهشت رفتن بمیرند.” (۱۱:۴۰) زمانبندی در اینجا بهتر بود.

قانون سه

ساختار سخنرانی استیو جابز حول سه نکته اصلی است و در بسیاری از جملات و پاراگرافها این قانون را اعمال می‌کند.

“من یاد گرفتم «۱» درباره سبک طراحی فونتها «۲» درباره مقدار فضاهای متفاوت برای ترکیب حروف «۳» درباره اینکه چه چیزی هنر طراحی فونتها را فوق‌العاده می‌کند” (۳:۳۹۹)
بسیار «۱» زیبا «۲» تاریخی «۳» هنرمندانه بود” (۳:۴۷)
“… «۱»کمپانی که NEXT نامگذاری شده بود شروع کردم «۲» کمپانی بعدی PIXAR نامگذاری شد «۳» و عاشق شدم…” (۷:۱۶) استیو جابز این ۳ جمله را ادامه می‌دهد تا نشان دهد هر کدام از آنها چطور به موضوع بزرگی تبدیل شدند.
“«۱» تمام انتظارات بیرونی «۲» تمام افتخارات «۳» تمام ترسها”
“«۱» به این معنا که سعی کنی هر چیزی که می‌×واستی به فرزندت در ۱۰ سال آینده بگی باید در چند ماه یاد بدی «۲» به این معنا که مطمئن باشی هر چیزی که احتمال داره اتفاق بیفتد به سادگی امکان داره برای خانوادت باشه «۳» به این معنا که آماده خداحافظی باشی” (۱۰:۲۸)
“… «۱» زمانتان را با زندگی کردن در زندگی بقیه هدر ندهید «۲» به دام افکار متعب نیفتید – که زندگی کنید با نتایج افکار دیگران. «۳» اجازه ندهید سر و صدای افکار و عقاید دیگران صدای درون شما را خاموش کند.” (۱۲:۱۸)

تعیین محدوده شکل سخنرانی

استیو جابز از جنبه های زیادی در سخنرانی استفاده می‌کند که قابل توجه است.

تضاد که یکی از اشکال مورد استفاده در سخنرانی است در جای دقیق خودش، اغلب در ساختاری موازی استفاده میشود. استیو جابز به خوبی بارها از این مثالها استفاده کرده است:
“اگر آن را حذف نکرده بودم، هیچگاه این را به دست نمی‌آوردم…”(۴:۳۴)
“نمی‌توانید قایع را با نگاه به آینده بهم مرتبط کنید، فقط می‌توانید با نگاه به گذشته آنها را به هم ربط دهید.”(۴:۴۰)
“سنگینی موفق بودن با سبکی تازه کار بودن جایگزین شده بود…” (۷:۰۵)
“مرگ بهترین دستاورد زندگی است.” (۱۱:۵۵)
“… که مادرم هیچوقت از دانشگاه فارغ التحصیل نشد و پدرم هیچگاه از دبیرستان فارغ التحصیل نشد.”(۱:۳۸)
تکرار آخرین کلمه مهم عبارت در شروع عبارت بعدی: “… تنها راهی که واقعا از کاری که انجام می‌دهید راضی باشید، باور این هست که کار بزرگی انجام می‌دهید و تنها راهی که کار بزرگی انجام می‌دهید این هست که آن را دوست داشته باشید.”(۸:۱۵۵)
هم صدایی (تکرار حروف صدادار): ” هر گاه جواب برای روزهای متمادی نه بود، می‌فهمیدم که چیزی را باید تغییر دهم.”(۹:۱۸) [ در متن اصلی این موضوع مشخص است که کلمات no,row,know در جمله قرار گرفته‌اند و دارای صدای یکسان هستند]
تکرار. علاوه بر مثالهایی که قبلا گفته شد، استیو جابز در سخنرانیش جمله”stay hungry. Stay foolish” (تقریبا معادل: تشنه دانش باش و هیچوقت سیراب نشو) را سه مرتبه تکرار می‌کند. تکرار قدرت جمله مورد بحث را مشخص می‌کند، مخصوصا در نتیجه گیری.

تکرار موضوع آغاز سخنرانی: تولد، مرگ، و تولد دوباره

استیو جابز درباره تولد در اولین سخنرانیش ، و درباره مواجه با مرگ در داستان سومش صحبت می‌کند. به هرحال این سخنرانی که استعاره‌های زیادی را به چرخه زندگی ارجاع می‌دهد شامل:

علاوه بر تولد فیزیکی او، ارتباط می‌دهد با اینکه چطور یک زوج تصمیم می‌گیرند یک دختر بخواهند (یک مرگ سمبلیک، تا زمانیکه زندگی با تعیین جنسیت به پایان می‌رسد) و پس از آن درباره اینکه چگونه تولد دوباره را با والدینش تجربه کرد بازگو می‌کند.
دوران دانشجویی او عمر کوتاهی داشت. مرگ تحصیلات آکادمیک راهی برای تولد آموزشهای غیررسمی بود.
ارتیاطات او در اپل (در دوران ۲۰ تا ۳۰ سالگی) تولد و رشد و سپس مرگ بود. بعدا وقتی NEXT توسط اپل خریداری شد کار او در اپل دوباره متولد شد.
استیو جابز از کلمه‌ی رنسانس استفاده می‌کند(تولد دوباره یا انقلاب دوباره) که موقعیت اپل را در آن زمان توصیف کند.
او متوجه بیماری سرطانش می‌شود (جمله‌ای درباره مرگ) ولی او با عملی که انجام میشود نجات پیدا می‌کند(تولد دوباره)

با بیان این داستانهای پراکنده استیو جابز مرتبا مخاطبین را به گذشته گره می‌زند.

مخصوصا در عبارات نهایی وقتی که این تشبیهات را به مخاطبین ربط می‌دهد با این جمله که” فارغ التحصیلی شما شروع دوباره است.” کاملا مشخص می‌شود.

منبع : بیشترازیک

]]>
تحلیل سخنرانی ماهاتما گاندی http://asatiriran.com/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%85%d8%a7%d9%87%d8%a7%d8%aa%d9%85%d8%a7-%da%af%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c/ Tue, 30 Oct 2018 20:13:43 +0000 http://asatiriran.com/?p=2478 در همه دوره‌های آموزشی (از جمله دوره جامع سخنرانی و فن بیان) برای بسیاری از دوستان این سوال پیش می‌آید که با این که درونگرا هستند آیا می‌توانند سخنرانی‌های خوبی ارائه کنند؟

پاسخ من به این دوستان همیشه معرفی گاندی و استیو جابز است!

در مجموعه مقالاتی که برای تحلیل سخنرانی سخنرانان بزرگ دنیا قرار می‌دهیم،

بدون شک جای یک سخنران درونگرا اما بسیار متبحر خالیست! ماهاتما گاندی فردی بود که با این که صدایی بسیار آرام داشت اما با همین صدا، دنیا را تکان داد…

تحلیل سخنرانی ماهاتما گاندی

گاندی به عنوان یکی از بزرگترین سخنرانان انگیزشی جهان شناخته شده است. که البته از ابتدا به این سبک نبود.

در واقع در سالهای اول سخنرانی گاندی افتضاح بود.

داستان موفقیتش را با هم می خوانیم …و ببیند برای شما چه مفهومی دارد.

با اینکه گاندی تحت فشار بود باز هم با مردم دیدار و گفتگو می‌کرد و به سادگی آنها را تحت تأثیر قرار می‌داد.

این افراد فقط آزادیخواهان، سیاستمداران، نویسندگان و متفکران نبودند. در بین آنها افرادی از طبقات بسیار پایین، روستاییان، کشاورزان، کارگران و مردم کم سواد و عامی نیز بودند.

شروع بسیار بد و دستپاچه گاندی

نگاهی بیندازیم به جلسه گیاهخواران در رستورانی در لندن. تصمیم گرفته شده بود که گاندی (که در آن زمان دانشجوی حقوق بود) درخصوص مزایای گیاهخواری سخنرانی کند.

گاندی خودش را آماده کرده بود.

اما وقتی نوبت سخنرانی او رسید دچار ترس و اضطراب شد و فقط توانست یک خط از سخنرانیش را ارائه کند و بقیه صحبت را یکی دیگر از اعضای گروه از نوشته‌ها‌ی او ادامه داد.

سخنرانی با رسالت ویژه

گاندی به یک سخنران حرفه‌ای که تمامی سخنرانی‌هایی که ارائه می‌کرد مجذوب کننده بود، تغییر کرد.

چطوری؟ با قرار دادن اهدافی که به ظاهر دور از دسترس بودند ولی او در سخنرانیهایش از آنها نیرو و الهام می‌گرفت. با داشتن رسالتی که به او قدرت ایستادگی می‌داد.

تردید و ترس من در سخنرانی که زمانی آزاردهنده بود حالا به یک لذت تبدیل شده بود. بزرگترین مزیتی که داشت به من یاد داد در استفاده از کلمات صرفه‌جویی کنم (گاندی)

یکی از بزرگترین سخنرانی‌های گاندی quit India بود که شرح حال واقعی از مهاتما گاندی بود.

به عنوان کسی که صدای بسیار آرامی داشت نه تنها به خاطر آرامشی که در زمان بیان صریح افکارش داشت بلکه بخاطر تواضع و قابل اعتماد بودن و رفتار یکسان با تمام اطرافیانش به یادها مانده است.

در سخنرانی‌های بعدی گاندی، هیچ اثری از ترس روزهای اول نبود.

شنونده‌ی هم‌درد

گاندی یک پاپولیست نبود تا حرفهایی بزند که مخاطبان دوست دارند بشنوند.

افکاری که او بیان می‌کرد کاملاً در تضاد بود با افکار و گفتار خیلی از مردم.

برخی هم عقیده داشتند که کاندی سخنران بزرگی نیست بلکه یک شنونده‌ی فوق‌العاده است.

گاندی یاد گرفته بود که چگونه از طریق سخنرانی دنیا را تغییر بدهد.

اشتیاق و اعتبار

گاندی فهمیده بود که موانع باعث ایجاد تغییرات می‌شوند.

او به کار خود که ایجاد هند مستقل و برابر بود علاقه‌ی شدیدی داشت.

توانایی او در برقراری ارتباط به روشهای مختلف او را به یک سخنران فوق‌العاده تبدیل کرده بود.

مردم پیرو و دنباله‌رو او بودند حتی زمانیکه از او هیچ اثری نبود.

مکانی که جلسات عمومی گاندی برگزار می‌شد در کنار رود کاتجوری در کوتاک بود و او به زبان هندی(البته همیشه می‌گفت هندوستانی) صحبت می‌کرد.

طبق گزارشات هزاران نفر در جلسات او حاضر می‌شدند علیرغم اینکه همه‌ی حاضران متوجه صحبت او نمی‌شدند.

او به قلب شنوندهایش با اشتیاق و صدای آرام و مطمئنش که طنین بلندی داشت، دست پیدا کرد.

اندکی سماجت و سرسختی

یکی از محبوب‌ترین نقل‌قول‌های گاندی این جمله هست:

” سرسختی داشته باش نه برای خودت برای ما.

سرسخت نه برای آنچه خودت می‌خواهی. سرسختی برای آنچه با فکر باز و درست بیشترین منفعت و سود را برای جامعه برسانی و خدمت کنی. برای هدفی که داری با صدای بلند و محکم مانند یک طبل بکوبی…”

گاندی به ما نشان داد که لازم نیست فریاد بزنی تا شنیده شوی.

مجبور نیستی خیلی خوب و پرهیجان جلوه کنی تا به عنوان یک سخنران خوب از تو یاد کنند. قدرت گاندی در پیدا کردن معنی پیام‌ها بود.

گاندی- سخنران نوین

سبک سخنرانی که گاندی داشت بسیار متفاوت با سیاستمداران دیگر بود.

روش او واقعاً نوین بود.

“گاندی نه یک امپراطور، نه جنرال ارتش، نه رئیس جمهور و نخست وزیر، نه یک صلح‌جو یا مبلغ مذهبی نبود.

گاندی چه کسی بود؟

هرکسی که بود ماهاندس گاندی ثابت قدم و با تجربه بود. معنویت، مذهب، عزت نفس، سلامتی، آموزش، پوشاک، غذا، دارو، مراقبت از کودکان، وضعیت زنان، … هیچ موضوعی نبود که برای پیدا کردن حقیقت مورد تحقیق او قرار نگرفته باشد. افکار او هنگامیکه در قالب سخنرانی یا مقاله در می‌آمدند به عنوان پیام هندوستان بودند.”

“ویکاس کامات”

خیلی موضوعات وجود دارد که می‌توان از سخنرانی گاندی آموخت. این صبر و پایداری او برای من که می‌بینم کسی با آن شروع بد می‌تواند الهام بخش تمام ملتش باشد و حتی فراتر از آن بسیار الهام بخش است.

گاهی اوقات حتی یک صدای آرام نیز می‌تواند به ما یاد بدهد که چطور دنیا را تغییر دهیم.

منبع : بیشترازیک

]]>
چطور یک سخنران کاریزماتیک شویم؟ http://asatiriran.com/how-to-become-an-attractive-speaker/ Tue, 30 Oct 2018 19:46:00 +0000 http://asatiriran.com/?p=2475 تبدیل شدن به یک سخنران کاریزماتیک آرزوی هر فردی است .در این نوشته قصد دارم در مورد این موضوع صحبت کنم که چطور می‌توانیم یک سخنران کاریزماتیک شویم؟

اهمیت یک سخنران کاریزماتیک

شاید تصوّر کنید که موضوع سخنرانی خیلی مهم است، اما حقیقت چیز دیگری است!

این که موضوع چقدر جالب یا برانگیزنده باشد همه موضوع نیست!

زیرا یک سخنران کاریزماتیک می‌تواند در هر شرایط نظر مخاطبان را به خود جلب کند.

روانشناسی به نام هاوارد فریدمن (Howard Friedman) در زمینه کاریزما مطالعاتی داشته تحقیقاتش نتایج عجیبی را در مورد این موضوع نشان می‌دهد.

در ابتدا فریدمن یک پرسشنامه درست کرد که به واسطه آن بتواند تشخیص دهد که افراد چه میزان شخصیت کاریزماتیکی دارند و افراد را به کاریزمای سطح بالا و پایین طبقه بندی می کرد.

این بررسی شامل سوال هایی مانند سوالات زیر بود:

در مهمانی ها مرکز توجه هستم
در کاری که انجام می دهم پر انرژی هستم

پاسخ دهنده ها گزینه هایی از بین «به هیچ وجه» تا «دقیقاً همین طور» داشتند میانگین امتیازات ۷۱ هست (بالاترین امتیاز ۱۱۷ است) این تحقیق شخصیت های جذاب را از شخصیت های غیر جذاب جدا می کند.
فریدمن این تحقیق را Affective Communications Test یا همان تست ارتباط مؤثر که به اختصار ACT نوشته می‌شود، نامید، به منظور اینکه مشخص کند مردم چقدر خوب میتوانند احساساتشان را به بقیه منتقل کنند…

فریدمن چند نفر از افرادی را که امتیاز خیلی بالا و خیلی پایین را در تست گرفته بودند را انتخاب کرد سپس به آنها یک پرسشنامه داد که از آنها پرسیده شده بود در آن لحظه چه احساسی دارند؟

افراد هر دو گروه در یک اتاق قرار داشتند آنها از دو دقیقه قبل در آن اتاق بودند و فرصتی نداشتند که با هم صحبت کنند،

بعد از این که زمانشان به پایان رسید از آنها خواسته شد پرسشنامه دیگری برای اندازه گیری حال و هوایشان پر کنند.

بدون گفتن کلمه ای، افراد با کاریزمای زیاد،حال و هوایشان روی افراد با کاریزمای پایین تاثیر میگذاشت!

اگر آنها خوشحال بودند افراد با کاریزمای کم گزارش می دادند که شادتر هستند.

افراد کاریزماتیک بیشتر لبخند می‌زدند و انرژی بیشتری در ابراز زبان بدنشان داشتند.

آنها شادی و احساسشان را نشان می دادند.

نتایج این تحقیقات نشان میدهد که:

اشتیاق و علاقه بر روی دیگران اثر میگذارد و افرادی که به طور احساسی ارتباط برقرار نمی کنند (تماس چشمی کم،ثابت نشستن،بدون حرکات دست) نمی توانند بر افراد با کاریزمای بالا تاثیر بگذارد.

اگر شما در طبقه بندی افراد با کاریزمای بالا نیستید می توانید یاد بگیرید که چطور کاریزماتیک شوید و یک سخنران سرگرم کننده و جالب باشید.

رفتارهای یک سخنران کاریزماتیک قابل یادگیری است!

بر اساس تحقیقات یک استاد دانشگاه در زمینه جامعه شناسی و روانشناسی سازمانی به نام Mark Van Vugt در دانشگاه آمستردادم (VU) این موضوع اثبات شده است که مهارت های کاریزماتیک می تواند آموخته شود در این مقاله یک لیست شامل ۱۰ روش برای ارتقا سطح کاریزمای شخصی با استفاده از روشی که او Charismatic Leadership Tactics یا همان فنون رهبری کاریزماتیک که به اختصار CLT می نامد پیشنهاد داده است،

من خیلی هیجان زده شدم وقتی که بیشتر این تاکتیک‌ها و فنون را در طول سالها در دوره‌های آموزشی، کتاب و مقالات خودم آموزش داده بودم و در در کلاس‌ها و سمینارهای مختلفم از جمله دوره جامع سخنرانی و فن بیان تکنیک هایی مثل استفاده از تشبیه،داستان،حکایت،یکسان کردن الفاظ،تمرکز بر روی زبان بدن،حالت چهره و تن صدا را مطرح کرده‌ام.

همچنین این نویسنده کتابی به عنوان Naturally Selected: Why Some People Lead, Why Others Follow, and Why It Matters دارد که در مورد این که چرا برخی از افراد موفق می‌شوند که یک رهبر و هدایت کننده باشند و برخی دیگر پیرو می‌شوند؟

سخنرانان کاریزماتیک چه ویژگی‌هایی دارند؟

سخنرانان کاریزماتیک، رفتارهایی را از خود بروز می‌دهند که اگر به آنها توجه کنیم و در صحبت‌های خود از آنها ایده بگیریم،

بدون شک می‌توانیم این حس قدرتمند را در مخاطبان ایجاد کنیم که یک سخنران قدرتمند در حال صحبت با آنها است.

در ادامه برخی از ویژگی‌های مهم یک سخنران کاریزماتیک را بیان می‌کنم:

همدلی

همدلی بدون شک یکی از اصلی‌ترین مهارت‌های یک سخنران کاریزماتیک است که به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به خوبی آنچه در دل مخاطب می‌گذرد را بفهمیم، درک کنیم و طبق آن رفتار کنیم.

در این مقاله در مورد اثرات مهم همدلی صحبت کردیم و البته حتماً در ادامه در مورد مهارت‌های همدلی در سخنرانی نیز مطالبی را ارائه خواهیم کرد.

مثبت نگری

از دیگر مهارت‌های ضروری برای یک سخنران کاریزماتیک ، این است که بتواند مثبت نگری داشته باشد و البته این حس را به دیگران نیز منتقل کند.

هیجان

سومین ویژگی که قصد دارم در مورد آن با شما صحبت کنم، این است که همه سخنرانان در خود هیجانی دارند و این هیجان را نیز به دیگران منتقل می‌کنند. زیرا هیجان و انرژی زیاد می‌تواند تعیین کند که مخاطبان شما در انتها چه حسی نسبت به سخن شما دارند.

منبع : بیشترازیک

]]>
سه دلیل ترس از سخنرانی و راهکارهای آن http://asatiriran.com/three-reasons-for-fear-of-speaking-and-its-solutions/ Tue, 30 Oct 2018 19:23:00 +0000 http://asatiriran.com/?p=2473 در این مقاله قصد دارم به شما بگویم که واکنش مغز ما نسبت به ترس از سخنرانی به چه صورت است؟ و این موضوع را کمی بیشتر از جنبه روانشناسی بررسی کنیم.

ترس از سخنرانی مثل ضربه‌هایی که معلوم نیست از کجا می‌آیند به ما وارد می‌شود. سه دلیل مجزا و متفاوت برای این نگرانی و ترس وجود دارد.

این سه دلیل ترس در سخنرانی مربوط به سه ناحیه از مغز ما می‌باشد:

مغز قدیم( در کتاب‌های عامیانه روانشناسی به این عنوان نامیده می‌شود که بهتر است مغز پنهان بگوییم)، مغز میانی و مغز جدید.

مطالب این مقاله را تا حد ممکن سعی کردم از نظر علمی ساده کنم. درحقیقت نمی‌توان گفت که در هر عملی فقط یک قسمت مغز درگیر است یا دقیقاً کدام قسمت مغز فعالیت می‌کند، ولی برای روشن شدن مطلب و فهمیدن علت ترس از سخنرانی و پیدا کردن بهترین راه کاهش این ترس به این صورت توضیح داده شده است.

ترس مغز قدیم

مغز قدیم قسمتی از مغز می‌باشد که به طور ثابت رفتارهای محیط را بررسی می‌کند. حفظ بقا اصلی‌ترین دغدغه مغز قدیم است. بسیاری از افراد از ترس مغز قدیم رنج می‌برند. در دوره‌ی ما قبل تاریخ زندگی در گروه برای حفظ بقا ضروری بود. خب یکی از رفتارهایی که باعث اخراج از گروه می‌شود چیست؟

گفتن حرفی احمقانه یا توهین‌آمیز یا انجام کاری که در گروه پذیرفته نیست.

برگردیم به زمان حال. جلوی جمعیت ایستاده‌اید و آماده‌اید که دهانتان را باز کنید و صحبت کنید. مغز قدیم شروع به صحبت می‌کند: اُه اُه… موقعیت خطرناکیه. اگر حرف احمقانه‌ای بزنی ممکنه بمیری!

درسته که شما نخواهید مرد ولی مغز قدیم متوجه نمی‌شود. فعالیت مغز قدیم حفظ بقای شماست. جنگیدن، فرار کردن یا بی‌حرکت و ساکن ماندن.

در هنگام سخنرانی اغلب عکس‌العمل‌های فرار و سکون رخ می‌دهد.

فرار کردن: چنانچه امکان داشته باشد کلاً از سخنرانی اجتناب می‌کنید. اگر مجبور به صحبت باشید، تا جائیکه ممکن باشد تند حرف می‌زنید تا در سریعترین زمان ممکن تمامش کنید.

سکون: مثل چوب خشکتان می‌زند و خیلی مصنوعی صحبت می‌کنید. ذهنتان خالی شده

کارهایی که برای جلوگیری از این حالت می‌توان انجام داد را در اینجا عنوان می‌کنیم:

پذیرش ترس: این نوع ترس در هر بار صحبت ممکن است اتفاق بیفتد. پذیرفتن آن ممکن است باعث شود بتوانید با آن همراه شوید. اگر با ترستان بجنگید (مثلاً با خودتان بگید که من نمی‌ترسم) اوضاع بدتر خواهد شد.
به ترس خود عادت کنید: ممکن است کمتر از گذشته از این ترس رنج ببرید. به این دلیل که مغز قدیم فهمیده که سخنرانی مانند خطرهایی که زندگی را تهدید می‌کند، نیست. بنابراین خودتان را نسبت به این ترس بی‌حس کنید. از هر موقعیتی که برای صحبت در جمع پیش می‌آید استفاده کنید.

ترس مغز میانی

احساسات ما به مغز میانی مربوط می‌شود. در مقایسه با سایر قسمتهای مغز وقتی که تجربیات و ترس‌های قبلی را به یاد می‌آورید مغز میانی باعث ترس می‌شود.

اگر در مدرسه تجربه‌ی مسخره شدن توسط همکلاسی‌ها را داشتید، در جلسه ارائه‌ی مهمی اتفاقی افتاده که خجالت کشیده‌اید، خاطره‌ی این احساسات قوی به سراغ شما خواهند آمد.

اگر شما آگاهانه تجربیات قبل را که منجر به ترس شده را بشناسید، مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که به طور منطقی بررسی کنید که این اتفاق چقدر بد بوده است.

اگر به گفتن اینکه وحشتناک بود ادامه دهید، این تجربه‌ی بد ترس‌های بیشتری را در آینده برای شما ایجاد خواهد کرد.

پس به طور منطقی بررسی کنید که چقدر بد بوده و پیامد و نتیجه‌ی آن چه بوده؟

در زیر تمرینی که به افراد در چنین موقعیتی کمک می‌کند آورده‌ایم. همین حالا انجام دهید:

به یکی از ارائه‌های سخت و پراسترستان فکر کنید.
از ۰% تا ۱۰۰% به بد بودن آن چه نمره‌ای می‌دهید؟
تصور کنید انگشت کوچکتان را در یک تصادف از دست داده‌اید.
به این اتفاق از ۰% تا ۱۰۰% چه نمره‌ای می‌دهید.
حالا ارائه‌ی بد خود را با انگشت قطع شده مقایسه کنید!

بیشتر افراد نمره‌ای که به تجربه‌ی بد ارائه داده بودند نزدیک به ۱۰۰ بود ولی بعد از مقایسه با انگشت از دست داده تا نزدیک صفر تجدید نظر کردند.

ترجیح می‌دهیم که یک تجربه‌ی جدیدی در ارائه داشته باشیم به جای از دست دادن انگشتمان.

از دست دادن انگشت به داشتن دید کلی و وسیعتر کمک می‌کند ( اگر شما با از دست دادن یک انگشت ناراحت نمی‌شوید می‌توانید تصور کنید که دستتان قطع شده یا انگشت یکی از عزیزانتان را از دست داده‌اید!)

به طور منطقی اتفاقات ارائه ‌های ما خیلی هم بد نیستند. در مقایسه با اتفاقاتی که در زندگی می‌افتند( مثل شکست در روابط، از دست دادن کسی که دوست داریم یا مشکل جدی در سلامتمان) هیچ هستند.

جدی‌ترین نتیجه یک ارائه بد می‌تواند از دست دادن فروش زیاد، یا یک رأی‌گیری یا کار باشد.( که تا بحال نشنیده‌ام کسی کارش را به خاطر ارائه بد از دست بدهد). این نتایج بد هستند اما فاجعه آمیز نیستند.

ترس مغز جدید

مغز جدید بخش آگاه مغز است.

بیشتر ما الگوهایی برای تفکر داریم که با ترس ما ارتباط دارند. می‌توانید با کشف الگوهای تفکرتان، ترس خود را کم کنید.

این قسمت پایه و اساس درمان رفتارهای شناختی است.

یکی از رایج‌ترین الگوهای تفکر که منجر به ایجاد ترس در سخنرانی می‌شود، نیازها و درخواست‌های ما از مخاطب است.

با یک مثال کارکرد آن را ببینیم:

مدتی پیش دوره‌ی آموزشی برگزار کرده بودم و می‌دانستم یکی از اعضای ارشد شرکت‌ بزرگی که قرار بود همکاری کنیم در کلاس حضور دارد. عصبی بودم. وقتی به سمت کلاس می‌آمد گرمم شده بود و قلبم تندتر می‌زد. چرا اینطور عکس‌العمل نشان می‌دادم. من یک درخواستی از آن شرکت داشتم و در مغزم این می‌گذشت: این شرکت واقعاً مهم هست. من باید نظر آنها را جلب کنم.

نیاز و درخواست من باعث ترس شده بود و نتیجه چه شد؟ دستورالعمل ساده‌ای که در ابتدا دوره می‌دادم را اشتباه گفتم. کاری که صدها بار قبل از این به طور کامل انجام داده بودم.

چند درخواست و نیاز رایج که در سخنرانی داریم:

باید جالب و مجذوب کننده باشم
نباید هیچ چیزی را فراموش کنم
نامفهوم صحبت نکنم
نباید کسی بفهمد که ترسیده‌ام
باید تمام سئوالات را بتوانم جواب دهم

این درخواست‌ها باعث ترس می‌شوند چون نمی‌توانید تضمین کنید که به همه‌ی آنها برسید. برای کاهش قدرت آناه به طور منطقی موارد صحیح و مفید درخواست را آنالیز کنید. برای مثال درخواست من برای همکاری با شرکت حتمی و ضروری هم نبود. من نمی‌توانم نظر همه را به خود جلب کنم و همه با من موافق باشند. من می‌توانستم ببینم که این مورد صحیحی نیست و باعث شد ارائه‌ام بهم بخورد.

می‌دانم که ترس از سخنرانی می‌تواند تضعیف کننده و مانعی برای رسیدن به موقعیت‌هایی خوب زندگی باشد، امیدوارم این چند نکته کوچک کمک کند که ترس خود را کمتر کنید.

منبع : بیشترازیک

]]>
موانع شروع سخنرانی _ خودباوری و عزت نفس http://asatiriran.com/self-esteem/ Tue, 30 Oct 2018 19:04:51 +0000 http://asatiriran.com/?p=2470 در ادامه سلسله مقالات موانع درونی برای شروع سخنرانی به یکی از مهمترین موضوعاتت شخصیتی یعنی” عزت نفس ” می‌پردازیم.

عزت نفس یک باور و احساس درونی مبتنی بر ارزش و لیاقت خود است.

اگر بخواهیمم دریک جمله عزت نفس را تعریف کنیم فردی که از عزت نفس سالمی برخورداراست این باور را در درونش دارد که :

” من دوست داشتنی و ارزشمند هستم و لیاقت و شایستگی رسیدن به اهدافم را دارم”

در مقابل فردی که عزت نفس پایین دارد همیشه ” احساس ناامنی ” میکند و در یک “دنیای ناامن ” هرگز پیشرفتی در زندگیش نخواهد داشت.

نکته جالب این است که شاید شما فردی را مشاهده کنید که موفقیتهای فراوانی را با خودش حمل میکند اما با وجود موفقیتهای فراوان بیرونی و حتی ظاهر با اعتماد به نفس خود از “درون احساس بدی نسبت به خودش داشته باشد و حس بی ارزشی کند.” پایه و اساس موضوع عزت نفس در “احساس امنیت واطمینان فرد به خود و دیگران “ است، به میزانی که شما عزت نفس بیشتری داشته باشید اعتماد و اطمینان شما به دنیای اطراف و مردمان دیگر بیشتر می گردد.

فرد دارای عزت نفس بالا به همان اندازه که خودش را دوست داشتنی و ارزشمند میداند ، سایر انسانها را نیز محترم و با ارزش میداند.

اهمیت داشتن عزت نفس در موضوع سخنرانی در این است که من به عنوان یک سخنران با وجود داشتن عزت نفس بالا از بیان عقاید ، افکار و ارائه ایده های خود در مقابل دیگران ترسی ندارم، به دلیل اینکه: ” به خودم اطمینان دارم و برای حرف و مطلب خودم ارزش و احترام قائل هستم و چون از درون حس اطمینان و امنیت میکنم و دیگران را همچون خودم با ارزش و دوست داشتنی می پندارم از انتقاد دیگران و قضاوتهای آنها و حتی اشتباه و خطا در برابرشان به عنوان مخاطب وحشت ندارم ، حتی اگر دیگران از سخنرانی من ، نحوه ارائه مطالب یا محتوای آن انتقاد کنند من این موضوع را در ذهن خود تبدیل به یک فاجعه نمی کنم و این دقیقا مشکل بسیاری از افرادیست که با کمبود عزت نفس مواجه هستند و به دلیل نبود حس اطمینان و امنیت درونی ، دیدگاه منفی و بدبینانه ای نسبت به قضاوت و نظر سایر افراد دارند و به خاطر همین وحشت زیاد ازانتقاد دیگران از بیان عقاید، ایده ها و افکار خودد خودداری میکنند.

زیرا این باور درون آنها شکل گرفته که دیگران به دنبال ایرادها و معایب آنها میگردند و اگر کمی این موضوع را ریشه یابی کنیم اینگونه افراد خودشان نیز همیشه به دنبال معایب و ایراد گرفتن از افراد مختلف هستند و یا اینکه خودشان و افکار، ایده ها و سخنان خود را در مقابل افکار، ایده ها و صحبتهای دیگران کمتر و پایین تر احساس میکنند و با این احساس خودکم بینی بسیاری از فرصتها وو موقعیتهای زندگی را از دست میدهند.” شاید برایتان جالب باشد که تحقیقات علمی روانشناسان به این نکته اشاره میکند که اینن باور اعتماد و اطمینان به دینای بیرونی بین سنین ۱٫۵ تا ۳ سالگی در ناخودآگاه کودک شکل میگیرد و کودک این باور و جهان بینی را تا بزرگسالی با خودش حمل میکند اینجا نقش مادر به عنوان مهمترین فردی که بیشترین زمان را با کودک در سنین اولیه سپری میکندد و احساس” مهم بودن و ارزشمند بودن” را به کودک منتقل میکند، مطرح میشود.

در این مقاله که اولین مقاله از موضوع عزت نفس است به برخی از نشانه های کمبود عزت نفس اشاره میگردد با ذکر این نکته که افزایش عزت نفس در انسان به زمان ، پیگیری و پشتکار نیاز دارد، در مقاله بعدی راهکارهای افزایش عزت نفس بیان خواهد شد: فردی که عزت نفس پایینی دارد به شدت نگرش منفی به جهان بیرونی دارد و با یک بدبینی شدید موضوعات و اتفاقات اطراف خود را تحلیل میکند، داشتن احساس بد نسبت به وضعیت ظاهر و چهره ، لهجه ، ملیت ، مذهب ، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات و بیان شغل و حرفه خود و راحت نبودن با آنها از دیگر نشانه های کمبود عزت نفس است.

این فرد به شدت از قضاوت دیگران واینکه کارش مورد ارزیابی دیگران قرار گیرد ترس دارد و از این قضیه دوری میکند، گوشه گیری و انزوا و اضطراب شدید درارتباط با دیگران ( اضطراب اجتماعی ) ناشی از این باور است که فرد تصور دارد که اگر وارد جمعی بشود همه اورا زیر ذره بین گرفته اند و میخواهند معایب و ایرادهایش را پیدا کنند.

چنین افرادی معمولاً درجمع های دوستانه یا خانوادگی و یا حتی در برخورد با جمعهای غریبه به شدت افراد محتاط و ساکتی هستند و از ترس اینکه مبادا حرفی بزنم که مورد قضاوت دیگران قرار بگیرم یا این حرف اشتباه باشد سکوت اختیار میکنند.

(( البته بیان این نکته ضرورت دارد که اضطراب اجتماعی و انزواطلبی با موضوع درونگرایی کاملا متفاوت است.))

حساس و زودرنج بودن و به اصطلاح حرفهای دیگران را سریعا به خود گرفتن و متوجه خود کردن ، احساس ترس شدید در انجام کارها ، ابراز احساسات به روش انفعالی و درون ریزی احساسات و یا ابراز احساسات به صورت پرخاشگرانه و تهاجمی ، توهین ، تحقیر و تمسخر دیگران از دیگرنشانه های کمبود عزت نفس است.

حس خودارزیابی بیش از حد در زندگی نشانه دیگر این مشکل است، چنین افرادی در روابط اجتماعی خود دائما در یک جدال و گفت و گوی درونی با خود درگیر هستند که : ” آیا اینکارم درست بود؟؟…..این حرفی که زدم درست بود؟؟…..باید ازش تشکر میکردم.!!!.. خیلی زشت شد که بهش سلام نکردم…. کاشکی دومرتبه به فلانی زنگ میزدم اینجوری آبروم رفت!!!! و دائم این قضاوت و ارزیابی بیش از حد و افراطی در زندگی شخصی و روابط اجتماعی باعث کاهش انرژی روانی و به هم ریختگی درونی میشود زیرا بعد از این گفت و گوها باید با شلاقهای منتقد درونیشان مواجه شوند، منتقدی که مارا به خاطر اشتباهاتمان با قضاوتهای سنگین و بی رحمانه مورد حمله قرارر میدهد.

اینکه ازدرون دائم خود را با صفات نامطلوب مثل ( بی عرضه ، بی لیاقت ، تنبل ، دست و پا چلفتی و……) مورد خطاب قرار میدهیم از نشانه های این منتقد سرسخت و کمبود عزت نفس است.

کامل گرایی و احساس اینکه من به اندازه کافی خوب نیستم و کافی نیستم از دیگر نشانه های این مشکل است که درمقاله قبل در مورد کامل گرایی به طور مفصل توضیحات آن ارائهه شده است.

قضاوت های افراطی و شدید در مورد دیگران و انتقاد کردن و ایراد گرفتن بیش از حد از شرایط و افراد از دیگر پیامدهای کمبود عزت نفس است. هر انسانی از درون دیگران را مورد قضاوت قرار میدهد و حتی ممکن است درزندگی شخصی به خاطر مشکلات و مسائل به انتقاد کردن از شرایط موجود در حد نرمال و طبیعیش بپردازد اما وقتی قضاوت در مورد دیگران بیش از حد طبیعیش باشد و به صورت انتقادهای شدید و بیرحمانه صورت گیرد قطعا نشان دهنده کمبود عزت نفس در فرد است.

احساس مهرطلبی و تشنه محبت و توجه دیگران بودن ،تایید طلبی بیش از حد، ترس از شکست ، نداشتن استقلال فکری و شخصیتی و هویت فردی دررابطه با دیگران ، ترس از بیان نظرات شخصی و بیان احساسات درونی و همچنین احساس رنجش شدید از خود به خاطر اشتباهات گذشته و احساس تقصیر و گناه به خاطر خطاهای گذشته از نشانه های اصلی کمبود عزت نفس است. ( احساس گناه و احساس شرم و خجالت از وجود خود و از آنچه که هستیم دشمنان بزرگ عزت نفس هستند.) احساس اینکه زندگی من متعلق به خودم نیست و اداره زندگی من در دست دیگریست ناشی از همین مشکل است.

این چنین افرادی همیشه در زندگی احساس بازنده بودن ، احساس قربانی و احساس اجحاف میکنند و همیشه به دنبال مقصر در اتفاقات زندگیشان هستند.

چنین افرادی همیشه به دنبال یک ناجی در دنیای بیرونی اند، کسی یا چیزی در بیرون که آنها را به اهدافف و آرزوهایشان برساند وبه دلیل همین حس قربانی بودن، رو به بهانه آوردن و شانه خالی کردن از زیربار مسئولیتهای خود می آورند.

فرار از چالشهای زندگی و سختی هایی که فرد باید برای رسیدن به اهداف خود داشته باشد از دیگر پیامدهای این مشکلل است.

در دنیای واقعی همیشه سختیها و چالشهای فراوانی در مسیر هدفهای ما قرار دارد که فقط با داشتن اراده و پشتکار و در بیشتر موارد سخت کوشی میتوانیم از این مشکلات عبور کنیم و کمبود عزت نفس موجب بی ارادگی فرد درمواجه با مشکلات زندگی و عبور از ترسها و تردیدهایش میشود و در عمل فرد صورت مسئله را پاک میکند و یا ازکنار آن عبور میکند.

یکی از مهمترین نشانه های کمبود عزت نفس داشتن “شخصیت تظاهری و نمایشی” در روابط اجتماعی است.

وقتی عزت نفس فرد کم باشد فرد تلاش زیادی میکند از یک ماسک اجتماعی اغراق شده در روابط خود برای تاثیر گذاشتن روی دیگران و پنهان کردن خود واقعیش استفاده کند و به دلیل اینکه تفاوت زیادی بین ” خود واقعی” و ” خود نمایشی “ وجود دارد این موضوعع باعث اضطراب شدید در درون فرد میشود که مبادا دیگران به خود واقعی من پی ببرند. خود بزرگ بینی و حالت از خودراضی بودن و فقط نظر و عقیده و خواسته خود را به حق دانستن و به صورت خودخواهانه دیدن و نظرات و عقاید دیگران را بی ارزشش دانستن نشانه دیگر این مشکل است، و این میل به خود بزرگ بینی و خودخواهی کاملا متفاوت است با خودباوری و خوددوستی ایی که هم با خودش دیگر دوستی می آورد و هم ارزشها و نظرات و خواسته های دیگران رعایت شده و به آنها احترام گذاشته میشود.

در پایان از شما خوانندگان محترم به خاطر خواندن مقاله تشکر میکنم و تقاضا دارم درصورتی که با هرکدام از موارد اشاره شده ارتباط برقرار کردید با خودشناسی و بررسی رفتارها ، افکار و احساسات خود این موضوع را درزندگی شخصی و اجتماعی خود بررسی نمایید، اطمینان داشته باشید که هر فردی میتواند با تلاش و کوشش و اراده ، حس اطمینان و ارزشمندی را در خود ایجادد نموده و عزت نفس خود را افزایش دهد.

درمقاله بعدی به روشها و راهکارها موثر و کاربردی جهت افزایش عزت نفس اشاره می کنیم.

منبع : بیشترازیک

]]>
۳ مهارت سخنرانی برای ایجاد جذابیت سخنرانی http://asatiriran.com/3-%d9%85%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%ac%d8%a7%d8%af-%d8%ac%d8%b0%d8%a7%d8%a8%db%8c%d8%aa-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7/ Tue, 30 Oct 2018 11:43:39 +0000 http://asatiriran.com/?p=2466 در این مقاله ۳ مهارت سخنرانی برای ایجاد جذابیت سخنرانی می پردازیم.

یکی از اصلی‌ترین مهارت‌های سخنرانی برای هر سخنران، ایجاد جذابیت در سخنرانی است و در مجموعه مقالات مربوط به مهارت سخنرانی و طراحی سخنرانی و همچنین طراحی سخنرانی و فیلترهای ذهنی مخاطب به این موضوع پرداختیم که چطور یک سخنرانی را طراحی کنیم و مهارت ضروری برای طراحی یک سخنرانی چیست. در این مقاله قصد داریم به روش‌ها و مهارت‌هایی بپردازیم که چطور جذابیت سخنرانی افزوده شود و مخاطبان از مهارت سخنرانی ما لذت ببرند.

جذابیت سخنرانی در چیست؟

وقتی صحبت از مهارت سخنرانی به میان می‌آید بدون شک یکی از اصلی‌ترین مهارت‌ها، مهارت ایجاد جذابیت سخنرانی است. منظور ما از جذابیت سخنرانی این است که کاری کنیم تا مخاطبان سراسر صحبت ما را با علاقه گوش کنند و نه تنها برای تمام شدنن برنامه لحظه شماری نکنند بلکه اصلاً متوجه تمام شدن زمان کلاس نیز نشوند!

برای ایجاد جذابیت در سخنرانی باید از سه مهارت زیر استفاده کنیم و آنها را در صحبت خود به کار ببریم:

۱٫ مهارت داشتن هیجان در سخنرانی

۲٫ مهارت داستان گویی در سخنرانی

۳٫ مهارت کاربردی ساختن موضوع سخنرانی

پس با ما همراه باشید تا اصلی‌ترین کلیدهای ایجاد جذابیت در سخنرانی را با شما به اشتراک بگذاریم

مهارت داشتن هیجان در سخنرانی

اگر ما یک سخنرانی داشته باشیم که از ابتدا تا انتها سخنران شروع کند با انرژی خیلی خیلی زیاد و تن صدای خیلی خیلی بلند صحبت بکند، بعد از یک مدت حتی این انرژی و تن صدای بلند، ما را هم خسته می کند و گاهی اوقات لازم است که همان سخنران سرعت خودش را کم بکند، مکث کند و یک مقدار آرام صحبت کند. بنابراین بسیار ضروری است که هیجان سخنران در صحبت بالا باشد تا جذابیت سخنرانی بیشتر بشود.

همین فراز و فرودها هستند که می توانند سخنرانی ما را زیبا کند و اگر ما همیشه با یک ریتم، با یک تن، با یک سرعت، همه چیز را بیان بکنیم مطمئناً خیلی خیلی خسته کننده خواهیم بود.

اگر همه چیز به صورت یکنواخت باشد، حتی اگر در بالاترین سرعت، با بیشترین هیجان هم که باشد بعد از یک مدتی تکراری می شود و این هنر ماست که سعی کنیم دوره‌های متناوبی را درنظر بگیریم که بتوانیم هم خیلی آرام و با آرامش صحبت کنیم و هم گاهی اوقات هیجان خیلی خیلی بالایی داشته باشیم.

داشتن هیجان یکی از مهارت‌های سخنرانی است که باعث می‌شود در طول صحبت توجه مخاطب جلب گردد و این توجه تا پایان حفظ شود. چون درصورتیکه این هیجان در تمام صحبت نباشد پس از مدتی به دلیل یکنواختی، مخاطب مجدداً دچار حواس پرتی خواهد شد و دیگر به ما توجه نخواهد کرد.

و البته باز هم دقت کنید هیجان زیاد نیز ممکن است باعث عدم توجه مخاطب گردد و چون این هیجان زیاد را دوست ندارد صحبت‌های سخنران را فیلتر کرده و توجهی نمی‌کند.

پس در طول صحبت دقت کنیم با ایجاد هیجان در حدی که مخاطب را جذب صحبت کنیم به جذابیت صحبت خود کمک کنیم.

البته مقوله هیجان برای ایجاد جذابیت در سخنرانی را نیز می‌توان به گونه‌ای دیگر نیز نگاه کرد. داشتن هیجان به معنی شور و اشتیاق (passion) می‌تواند یک کلید ضروری برای سخنرانی باشد. در این مورد در تحلیل کنفرانس اپل به خوبی صحبت کردیم

مهارت داستان گویی در سخنرانی

یکی از مهمترین مهارت‌ها در سخنرانی، مهارت داستان ‌گویی و قصه‌پردازیست.

به قدری این موضوع در سخنرانی اهمیت دارد که کارگاه‌ها و دوره‌ةایی در سراسر جهان برای آموزش مهارت قصه‌گویی برگزار می‌گردد تا افراد با اصول و تکنیک‌های آن آشنا شده و در صحبت‌های خود از این مهارت استفاده کنند.

در تحقیقی که در دانشگاه استنفورد انجام شده بود از سخنرانی که دانشجویان دانشگاه ایراد کرده بودند مطالبی که در ذهن مخاطبان باقی مانده بود ۶۵% موضوعاتی بودند که با داستان همراه بود و فقط ۵% آمار و ارقام در ذهن مخاطب مانده بود. از همین تحقیق می‌توان به اهمیت داستان‌پردازی در سخنرانی پی برد.

داستان به ایجاد هیجان در سخنرانی نیز کمک کرده و صحبت را از یکنواختی خارج می‌کند و باعث جلب توجه مخاطب خواهد شد. هرچه داستان با جزئیات بیشتری مطرح گردد، اثرپذیری و ماندگاری بیشتر خواهد داشت.

باید داستان‌های مرتبط با موضوع صحبت را پیدا کرده و در سخنرانی از آنها استفاده کنیم. شروع صحبت با یک داستان می‌تواند از همان ابتدا توجه مخاطب را به ما جلب کند و باعث جذابیت بیشتر صحبت گردد.

حتماً قبل از سخنرانی داستان مورد نظر خود را تمرین کنید تا نکات مهمی که در داستان مورد نظر شماست را بتوانید با تسلط و دقت بیشتری بیان کنید.

به خاطر داشته باشید که حتی در سخنرانی‌های علمی و آموزشی نیز می‌توان از داستان استفاده کرد و مطمئناً تأثیر بیشتری بر مخاطب خواهد گذاشت.

مهارت کاربردی ساختن موضوع سخنرانی

یکی از مهمترین مهارت‌های سخنرانی، کاربردی کردن موضوع می‌باشد. تصور کنید سخنرانی را که پر از مطالب علمی و به‌روز و اصطلاحات مشکل علمی و درنهایت …. مخاطب با این همه مطالب نمی‌تواند ارتباطی برقرار کند و درآخر اگر هم چیزی به یادش مانده باشد یک مشت تصطلاحات خواهد بود که هیچوقت استفاده‌ای نکرده است و شاید از شرکت در چنین سخنرانی پشیمان نیز شده باشد.

مطالب سخنرانی باید به گونه‌ای تهیه گردند که مخاطب در انتها بتواند از صحبت‌های ارائه شده نتیجه‌ای بگیرد و آنها را به صورت عملی در کار، زندگی، تحصیل و… پیاده‌سازی نماید.

بهترین روش کاربری سازی سخنرانی روش Call To Action است. در این روش سخنران در انتهای صحبت، دقیقاً کاری را که مخاطب باید انجام دهد را به طور واضح بیان می‌کند و او را به اقدام عملی دعوت می‌نماید.

اغلب سخنرانی‌هایی که دعوت به اقدام واضح ندارند، به زودی فراموش خواهد شد و مخاطب احساس خواهد کرد که چیزی از صحبت مفید نبوده است.

در کاربردی سازی سعی کنید از گفتن کلمات انتزاعی و دور از ذهن خودداری نمایید و از کلمات مملموس و واضح استفاده کنید تا دقیقاً مشخص باشد منظور شما چیست.

پس برای ایجاد جذابیت در صحبت خود حتماً به کاربردی سازی موضوع دقت نمایید و مخاطب را در نحوه و روش استفاده عملی از صحبت، راهنمایی کنید.

منبع : بیشترازیک

]]>
فن بیان و سخنوری http://asatiriran.com/expression-and-speech/ Tue, 30 Oct 2018 11:17:17 +0000 http://asatiriran.com/?p=2464 فن بیان و سخنوری را می‌توان مانند شمشیر دو لبه‌ای در نظر گرفت که هم می‌تواند باعث موفقیت ما شود و هم «زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد»!

همان‌طور که هیتلر با فن بیان قدرتمند خود توانست افراد زیادی را تحت تأثیر قرار دهد و با افکار خود همراه کند، مارتین لوتر کینگ هم توانست با استفاده از قدرت سخنوری خود، فعالیت‌های مهمی در جهت برقراری صلح انجام دهد.

بنابراین فن بیان و سخنوری، یک «تر» در خود دارد. هم می‌تواند شما را خوب‌تر کند و هم بدتر!

فن بیان و سخنوری چگونه به بهتر شدن جامعه کمک می‌کند؟

اگر از درونی‌ترین لایه‌ها شروع کنیم می‌بینیم که نوع تفکرات خودمان و صحبت‌هایی که در خلوت با خودمان می‌کنیم در نوع روابط ما با دیگران اثرگذار است.
همچنین این فن بیان و مهارت‌های وابسته به آن می‌تواند در نوع برخورد ما با همسر، خانواده و دوستانمان تأثیر بگذارد.

این نوع مهارت‌ها کمک می‌کند تا هنگام یک مصاحبه شغلی، دست و پای خود را گم نکنیم و به‌طورکلی از عوامل بسیار مهم موفقیت ماست.

در تحقیقی که آقای جان گاتمن (یکی از بهترین روانشناسان دنیا در حیطه روابط زوجین) انجام داده است، مشاهده کرده که یکی از عوامل بسیار مهم جدایی و طلاق، عدم وجود روابط کلامی مناسب است.

او می‌گوید مطابق با آزمایش‌ها و تحقیقاتی که طراحی کرده است، اگر یک زوج به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه برایش صحبت کنند و آن‌ها را زیر نظر بگیرد، می‌تواند با دقت ۸۰ درصد بگوید روابط آن‌ها طی چند سال آینده به کجا خواهد انجامید.

در جامعه حدود ۸۰ درصد قتل‌هایی که اتفاق می‌افتد، به خاطر نزاع‌های کلامی است.

همچنین در فضای مدیریت و کسب‌وکار، بلد نبودن مهارت‌های کلامی و ارتباطی، می‌تواند منجر به بروز تعارضات مختلف شود.
درخواست افزایش حقوق از طرف کارکنان در مواقع نامناسب، رفتار یک مدیر با کارکنان به‌صورت نامناسب و تعارضات دیگری که پیش می‌آید، نمونه‌ای از عواقب ماهر نبودن در بحث‌های ارتباطی و کلامی است.

در بحث فروشندگی و بازاریابی هم می‌توانید فرق بین کسانی که این مهارت‌ها را یاد گرفته و آن‌ها که یاد نگرفته‌اند و میزان موفقیتشان را ملاحظه کنید.

در سیاست، می‌بینیم که متأسفانه بسیاری از سیاستمداران ما به دلیل اینکه به‌خوبی فن بیان را نیاموخته‌اند، کلی‌گویی می‌کنند و به‌درستی منظورشان را بیان نمی‌کنند و به‌این‌ترتیب بسیاری از مواقع سوتفاهماتی پیش می‌آید.

بنابراین ملاحظه می‌کنیم که مهارت‌های کلامی و فن بیان، به‌شدت در زندگی روزانه شهروندان تأثیر مستقیم دارد و یادگرفتن آن‌ها بسیار ضروری است.

دعوت به اقدام واضح! عمل به حرف‌ها!

در مورد فن بیان، سو تفاهم زیاد است. بسیاری از افراد خیال می‌کنند که فن بیان فقط حرف زدن است.
درحالی‌که فن بیان یعنی دعوت به اقدام واضح. مثلاً فرض کنید شما می‌خواهید در مورد محیط‌زیست هشداری به مردم بدهید.
اینکه صرفاً به آن‌ها توصیه کنید که: «لطفاً صرفه‌جویی کنید» نه مفهوم واضحی دارد و نه پیام روشنی.
به‌جای اینکه مثلاً در حین توصیه‌های خوب، یک اقدام عملی هم به مردم یاد بدهید.
مثلاً از زیر روشویی دستشویی فیلم بگیرید و به آن‌ها یاد بدهید که چگونه می‌توانند فشار آب را کمتر و بدین ترتیب در مصرف آب صرفه‌جویی کنند.

ضمن اینکه اگر شما می‌خواهید توصیه‌ای به کسی بکنید، اول باید خودتان عمل کنید. سعی کنید پیشنهادها، نصیحت‌ها و توصیه‌هایتان را فقط با عملتان به مردم نشان دهید. نه صرفاً با حرف.

عمل به گفته‌ها، می‌تواند در بلندمدت تأثیرگذاری حرف‌هایتان را بیشتر کند.

اگر شما مجری تلویزیون باشید و به مردم توصیه کتاب‌خوانی کنید اما از آخرین کتابی که خوانده‌اید سال‌ها گذشته باشد، تأثیرگذاری حرفتان بسیار کم می‌شود. چه مردم بدانند و چه ندانند.

یادتان نرود، سخن چون از دل برآید، بر دل نشیند؛ بنابراین حرف‌هایی که از سر ریا و تزویر باشد، بر دل هیچ‌کس نخواهد نشست.

آیا فن بیان و سخنوری واقعاً اکتسابی و یادگرفتنی است؟

پاسخ این سؤال این است: بله!

فن بیان و سخنوری واقعاً یادگرفتنی است. بعضی از افراد نمی‌خواهند این مهارت‌ها را یاد بگیرند و برخی می‌خواهند تمام جنبه‌های زندگی خود را هرروز بهبود ببخشند.

فن بیان و سخنوری امری است که ساختار و اصول منظمی دارد.

فن بیان حتی گاهی اوقات بسیار بیشتر از میزان و کیفیت محتوا ارزشمند است.
به یاد بیاورید زمانی را که در مدرسه، نوع صحبت‌های یک معلم را بهتر یاد می‌گرفتید.
حتی باوجوداینکه معلم دیگر ممکن بود سواد و دانش بیشتری داشته باشد؛
اما شاید به دلیل سادگی بیان و زودتر فهمیدن آن توسط دانش آموزان، معلم دیگر، موفق‌تر بود.

در کشورهای دیگر چه‌کاری برای آموزش فن بیان انجام می‌شود؟

هر وقت از کشورهای پیشرفته حرف می‌زنیم، ناخودآگاه ذهنمان به سمت اروپا یا آمریکا می‌رود.
درحالی‌که بهتر است بدانید در کشور مالزی، از سال‌های ابتدایی، با روش داستان‌گویی به بچه‌ها آموزش داده می‌شود.
به‌این‌ترتیب که آن‌ها در جلوی جمع داستانشان را می‌خوانند بچه‌های دیگر باید بتوانند آن را نقد کنند و به‌این‌ترتیب کودکان هم با فن بیان آشنا می‌شوند و هم با تجزیه‌وتحلیل.

یا در کشورهایی مثل ژاپن، فنلاند، سوئد، هلند و سایر کشورهای پیشرفته که بحث‌های گفتگو محور و فن بیان به‌خوبی آموزش داده می‌شود.

چرا برخی افراد شیرین‌زبان هستند؟

ممکن است شما هم از آن دسته از افراد باشید که فکر کنید یک نونهال که تمرینات ریاضی را به‌سرعت انجام می‌دهد، واقعاً ازنظر ژنتیکی متفاوت است و یا کسی که فن بیان خوبی دارد ازنظر ژنتیکی این‌گونه بوده است؛
اما اکنون ثابت‌شده است باوجوداینکه نوع دی ان ای و یا ژن‌ها، بر روی میزان موفقیت بی‌تأثیر نیستند،
اما کسب مهارت و یادگیری، همچنین نوع شرایطی که یک کودک در آن رشد می‌کند حدود ۹۰ درصد در موفقیت آینده او اثرگذار است…

مثلاً کودکی را در نظر بگیرید که هم پدر و هم مادرش از تحصیلات بسیار بالایی برخوردارند و فن بیان قوی‌ای دارند قاعدتاً این کودک در محیطی رشد می‌کند که به‌احتمال‌زیاد، می‌تواند راحت‌تر از دیگران فن بیان را یاد بگیرد و در آینده در زمینه تحصیلات موفق‌تر شود؛
اما کسی که شرایط متفاوتی را تجربه می‌کند قطعاً نیاز به تمرین و یادگیری بیشتری دارد.

بنابراین در اینجا لازم است بگوییم شاید برخی افراد کمی دیرتر چیزی را یاد بگیرند و نیاز به تمرین بیشتری داشته باشند،
اما نمی‌توان گفت برخی افراد از وقتی زاده می‌شوند موفق‌اند یا فن بیان خوبی دارند و یا سخنوران ماهری می‌شوند.

مثلاً همه ما فکر می‌کنیم حافظ شیرازی از بدو تولد انسان خاصی بوده است؛
اما ایشان، احتمالاً در کودکی در جوار کسانی بوده است که اهل شعر و ادب و فرهنگ بوده و استعداد بالقوه‌ای هم در این زمینه داشته است.

کلام آخر

یک تمرین عملی!

لطفاً به مدت ۱۵ دقیقه مشغول سخنرانی در مورد موضوعی شوید و صدا و تصویرتان را ضبط کنید.
ممکن است در چند روز اول نه از صدای خودتان خوشتان بیاید نه از تصویر خود؛ اما کم‌کم با برطرف کردن عیب‌ها و ایرادات سخنرانی خود، به خود علاقه‌مند‌ می‌شوید و می‌بینید که بعد از بیست روز، عاشق سخنرانی شده‌اید و دیگر از جلوی دوربین قرار گرفتن، خجالت نمی‌کشید.

منبع : بیشترازیک

]]>
شعر برای پایان سخنرانی و نحوه خواندن شعر http://asatiriran.com/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%86%d8%ad%d9%88%d9%87-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86-%d8%b4%d8%b9/ Tue, 30 Oct 2018 10:52:58 +0000 http://asatiriran.com/?p=2460 درباره دکتر میشل میزر (Michelle Mazur)

دکتر میشل میزر یکی از مربیان قدرتمند سخنرانی است که مهارت‌های سخنرانی را با دیدگاه‌های بیزینسی و ارائه مطالب در زمینه کسب و کار تلفیق کرده است و بسیاری از کسب و کارهای بزرگ از مشاوره‌های او استفاده می‌کنند.

یکی از ویژگی‌های جالب خانم میزر این است که بر خلاف بسیاری از مدرسان سخنرانی، فقط به تکنیک‌های سخنرانی بسنده نمی‌کند و با توجه به تحصیلات خود و تخصص آکادمیک خود مباحث روانشناسی را نیز به صورت بسیار ملموسی در اختیار دیگران قرار می‌دهد و با نگاهی به وبسایت او (www.drmichellemazur.com) این موضوع را به صورت کاملاً واضح مشاهده می‌کنیم.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید رشته تحصیلی دکتر میزر در زمینه «روانشناسی متقاعد سازی در سخنرانی» است و از همین رو صحبت‌های اوو ایده‌آل خواهد بود برای کسانی که تمایل دارند در فضای کسب و کار صحبتت کنند، افرادی مانند کارآفرینان، مسئولین فروش و مدیران ارشد در جلسات رونمایی.

کتاب معروف دکتر میزر، Speak Up For Your Business است. اگر بخواهم راستش را بگویم، تا به حال این کتاب را نخوانده بودم اما از آنجایی که دوستت ندارم از چیزی بنویسم که در موردش نمی‌دانم، فوراً نسخه الکترونیکی این کتاب را (که فقط ۵ دلار بود) از سایت آمازون خریدم تا اطلاعات خوبی در مورد آن داشته باشم و وقتی فصل اول آن را خواندم متوجه شدم که گنجینه‌ای را از دست داده بودم و این کتاب در صدر لیست مطالعاتی این هفته من قرار گرفت.

اولین جمله این کتاب، این است:

سخنرانی که باعث ایجاد تغییر نشود، عملاً اتلاف وقت و انرژی است…

شما می‌توانید برای مشاهده آرشیو تمام نوشته‌های پروژه با سخنوران و همچنین پیشنهاد سخنرانانی که این سوال از آنها پرسیده شود به آدرس زیر مراجعه کنید

دکتر میشل میزر همیشه به من لطف زیادی داشته و سال گذشته در یکی از برنامه‌های او شرکت کرده بودم و متوجه شدم که برخلاف برخی از اساتید دیگر نه تنها هیچ دید بدی نسبت به ما ایرانیان نداشت، بلکه چند مرتبه نیز در کلاس از این بابت خوشحال بود که از ایران نیز مخاطبانی دارد.

وقتی از دکتر میزر خواستم که در پروژه «با سخنوران» در کمتر از ۱۴۰ کاراکتر نظر خود را بگوید، جمله‌ای فوق‌العاده کاربردی مطرح کرد:

هر نتیجه‌ای که می‌خواهید در مخاطب ببینید به صورت بسیار واضح به آنها بگوید، بسیار واضح!

توضیحات تکمیلی

همه ما در کلاس‌ها، سمینارها و سخنرانی‌هایی شرکت کرده‌ایم که مطالب جالبی شنیده‌ایم اما وقتی برنامه به پایان رسید و در راه برگشت به خانه بودیم احساس کردیم که:

خب این همه مطالب را یاد گرفتم، اما الان «دقیقاً» باید چه کار کنم؟

دکتر میزر دقیقاً به همین موضوع اشاره می‌کند و اعتقاد دارد که همه سخنرانان باید دقیقاً تمام نتایجی که می‌خواهند صحبت آنها داشته باشد را به گام‌هایی اجرایی ترجمه کنند تا مخاطبان آن را اجرا کنند.

در حقیقت ما جملاتی که شامل مفاهیم کلی هستند را بسیار شنیده‌ایم، مثلاً هزاران سخنران می‌گویند که باید شکر گزار باشیم! و البته همه ما دوست داریم که واقعاً شکر گزار باشیم اما حقیقت این است که ما خیلی دقیق نمی‌دانیم چطور باید اینطوری باشیم!

بنابراین یک سخنران اگر می‌خواهد سخنانش نتیجه‌ای در بر داشته باشد (و اتلاف انرژی و وقت نباشد) باید از الگویی کلامی استفاده کند که مفاهیم را به دستورالعمل‌هایی اجرایی تبدیل کند.

چند نمونه

شاید برای بیان بهتر این موضوع خوب باشد که چند مثال را با هم مرور کنیم.

بررسی فعالیت‌های روزانه

مثلاً فرض کنید که سخنرانی می‌خواهد از اهمیت جزئیات فعالیت‌های روزانه و عادات روزانه بگوید. اگر ما از راهکار دکتر میزر استفاده نکنیم احتمالاً چنین جمله‌ای را خواهیم داشت:

برای مدتی فعالیت‌های روزانه خود را بررسی کنید و …

اما اگر بخواهیم آن را به اقدامی دقیق تبدیل کنیم خواهیم دید که باید دعوت به اقدام ما بسیار دقیق و کاربردی باشد و مثلاً جمله‌ای مانند زیر خواهد بود:

هر روز به مدت ۷ روز تک تک فعالیت‌های روزانه خود را از ابتدای برخاستن صبح تا لحظه خواب در دفترچه‌ای بنویسید و هر شب قبل خواب آنها را مرور کنید.

از دیگران حسن جویی کنید

من در کارگاه‌های ارتباط موثری که برگزار می‌کنم همیشه آموزشی در مورد حُسن جوبی یا همان تعریف کردن از دیگران ارائه می‌کنم و برای این که موضوع کاملاً کاربردی شود، به جای این که بگویم همیشه از دیگران تعریف کنید از یک دعوت به اقدام واضح استفاده می‌کنم و می‌گویم:

لطفاً همه همین الان موبایل‌هایتان را به دست بگیرید و شماره عزیزترین فرد زندگیتان را باز کنید و به او یک پیامک بفرستید و با فرمولی که برای حسن جویی آموزش داده‌ام از او حسن جویی و تعریف کنید و سپس ۳ دقیقه به آنان فرصت می‌دهم و نکته جالب این است که بسیاری از افراد ظرف چند دقیقه نتیجه این پیامک را مشاهده می‌کنند. (پیشنهاد می‌کنم شما خواننده گرامی نیز همین الان این کار را انجام دهید)

داشتن هدف

در اکثر همایش‌های موفقیت گفته می‌شود که حتماً‌ باید هدف داشته باشیم و این گزاره نیز یک گزاره کلی است و از همین رو اگر بخواهیم از فرمول دکتر میزر استفاده می‌کنیم می‌توانیم بگوییم که:

همین الان روی صفحه سفیدی که در انتهای جزوه شما قرار دارد ۵ هدف بزرگ زندگی خود را با رعایت موارد گفته شده بنویسید…

همانطور که می‌بینید با این روش‌ها می‌توانیم مباحث را بسیار کاربردی‌تر ارائه کنیم. کار مهم این است که در صحبتمان به این اشاره کنیم، که چه زمانی، چطور و برای چه مدتی چه کاری انجام شود؟

امیدوارم با رعایت این نکته بسیار ساده سخنرانی‌های فوق‌العاده‌ای ارائه کنید و مخاطبان شما دقیقاً بدانند که انتهای صحبت باید چه کاری انجام دهند.

منبع : بیشترازیک

]]>
موثرترین روش یادگیری سخنرانی و فن بیان http://asatiriran.com/%d9%85%d9%88%d8%ab%d8%b1%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%db%8c%d8%a7%d8%af%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%81%d9%86-%d8%a8%db%8c%d8%a7%d9%86/ Tue, 30 Oct 2018 09:22:28 +0000 http://asatiriran.com/?p=2458 به معرفی ارائه روش موثرترین روش یادگیری برای سخنرانی و فن بیان می‌پردازم.

روشی که برای شخص من معجزه کرد و شاید یکی از اصلی‌ترین پارامترها در بهبود سخنرانی من بود…. این روش تحلیل سخنرانی است.

چه روشی است که به آن می‎شود گفت بهترین روش یادگیری سخنرانی؟
اگر با بلوم آشنا باشید ایشان یک دانشمند در زمینه‎ی علوم یادگیری و روانشناسی هستند.
ایشان سطوح یا پله‎های یادگیری مخلتفی را معرفی می‎کنند که مثلاً پایین‎ترین سطح می‎شود دانستن بعد فهمیدن و همینطور پله‎ها بالا می‎رود تا بالاترین مرحله یعنی تحلیل کردن.
یعنی زمانی ما می‎توانیم یک چیزی را خیلی خوب بفهمیم که بتوانیم آن را تحلیل کنیم و پایین‎ترین سطح یادگیری ما زمانی است که ما فقط یک سری اطلاعات داشته باشیم.
مثال عرض می‎کنم خدمت شما ، همه‎ی ما می‎دانیم نوشتن چیز خیلی خوبی است، اگر ما بتوانیم نویسنده‎ی خوبی باشیم عالیی است، همه این را می‎دانیم، فهمیدن این موضوع هم کاملاً مشخص است اما همینطور پله ها را بالا برویم تا برسیم به تحلیل. آیا می‎توانیم یک نوشته را تحلیل و نقد کنیم و ببینیم در چه جایگاهی است و چطور می‎تواند بهتر شود آن وقت ما بیشترین میزان یادگیری را از این موضوع داشتیم.

این یک مقدمه‎ی کلی بود از این بابت. و حالا برویم سراغ موضوع اصلی.
اینکه ما در سخنرانی اگر بتوانیم سخنرانی را تحلیل کنیم نتیجه بسیار عالی خواهد بود. درکلاس‎های سخنرانی که من برگزار کردم اینن موضوع را دیدم و نتیجه واقعاً شگرف بود.
اینکه شرکت‎کننده‎ها نه فقط زمانی که خودشان سخنرانی می‎کنند بلکه زمان‎هایی که دیگران هم سخنرانی می‎کنند گوش می‎کنند، یادد می‎گیرند و نظرشان رامی‎گویند و این واقعاً بیش از اندازه و بیش از تصور هرکسی روی سخنرانی خودشان تأثیر دارد.
خیلی جالب است نقد کردن سخنرانی دیگران مثل فوتبال نیست، ما اگر یک بازی فوتبال را نقد کنیم چیزی به فوتبال بازی کردن ماا اضافه نمی‎شود اما در سخنرانی اینطور نیست یعنی ما اگر یک سخنرانی را به خوبی تحلیل کنیم و دقیق شویم برای تحلیل وبررسی یک سخنرانی مهارتهای ما خیلی ارتقاء پیدا می‎کند.
اما دلیل خوشحالیم را امروز به شما بگویم چون پس از شش ماه پیگری توانستم باشگاه سخنرانان حرفه‎ای برج میلاد را تأسیس کنم.. این باشگاه در حقیقت به نوعی نخستین باشگاه است که با آن چیزی که من در ذهنم بود و با آن ایده‎آل ها و کیفیت مد نظرم مطابقت دارد و خدا را شکر با بالاترین کیفیت و در برج میلاد اجرا خواهد شد.

ماهیت این موضوع به این صورت است که این باشگاه یک نشست است که یکشنبه‎های آغاز هر ماه برگزار می‎شود و دو قسمت دارد کهه در قسمت نخست آن یک سخنران حرفه‎ای یعنی افرادی که کارشان یا تخصصشان سخنرانی است راجع به موضوعات مربوط به سخنرانی صحبت می‎کنند و در قسمت دوم یعنی یک ساعت و نیم دوم این برنامه‎ی سه ساعته افرادی که از پیش ثبت نام کرده‎اند سخنرانی‎های کوتاه هفت دقیقه‎ای دارند و بعد هفت دقیقه مخاطبان فرصت دارند که سخنرانی آنها را نقد و بررسی کنند و نقاط قوّت و ضعفشان را بگویند و می‎بینید که چه جوّ زیبایی آنجا شکل می‎گیرد.
جالب است بدانید که حاشیه‎های چنین نشست‎هایی خیلی بهتر از خود نشست‎ها است، ارتباطاتی که شکل گرفته می‎شود مانند ارتباطاتت شغلی و مانند اینها بسیار ارزشمند است و باز حاشیه‎ی دیگری وجود دارد این است که خود شخصی که سخنرانی می‎کند تمرین انجام می‎دهد و باز آن کسی که نظرش را اعلام می‎کند یاد می‎گیرد جلوی چند ده نفر دستش را بالا ببرد و سؤال کند و این خود تا اندازه‎ی زیادی ترس از سخنرانی را از میان می‎برد و موضوعاتی از این قبیل. یعنی حاشیه‎های بسیار ارزشمندی را دارد.
اما برویم سراغ رادیو سخنرانی، یعنی این یک مقدمه‎ای بود.
در این رادیو سخنرانی من می‎خواهم موضوع را خدمت شما عرض کنم که چطور از سخنرانی دیگران ایده بگیریم و چطور از سخنرانی دیگران استفاده کنیم.

دوستان عزیز من هنگامی که می‎خواستم کار سخنرانی را آغاز کنم دو کار را انجام دادم:
۱-صدای خودم را بسیار ضبط کردم و گوش کردم
۲-سخنرانی‎های بسیار زیادی را دیدم شاید هرشب سه یارچهار سخنرانی را نگاه می‎کردم و یادداشت می‎کردم که چه کارهای زیبایی انجامم می‎دهند و چه چیزی نظر من را به خود جلب کرد و فکر می‎کردم من چطور می‎توانم از این ایده‎ها استفاده کنم نه اینکه چطور از آنها تقلید کنم . بسیار این موضوع می‎تواند کاربردی باشد. الگو گرفتن؛ یاد گرفتن؛ الهام گرفتن، همه‎ی اینها می‎تواند عالی باشد به شرط آنکه ما بدانیم دقیقاً چه کار کنیم.
من می‎خواهم چهار تمرین را به شما بگویم چه در شهر خودتان و چه در باشگاه برج میلاد شرکت کرده باشید این چهار مورد را حتماً درر نظر بگیرید.
۱٫ فردی را که سخنرانی می‎کند را بسیار دقیق بررسی کنید و روی کاغذی که دارید دست کم چهارده ویژگی مثبت و منفی را استخراجج کنید. خیلی مهم است، اگر شما کمتر از این را یادداشت کردید یعنی شما به اندازه‎ی کافی توجه نکردید و چهارده تا از اصلی‎ترین ویژگی‎ها را یادداشت کنید

۲٫ بسیار مهم است که ببینید دیگران نسبت به آن موضوع چه نظری دارند یعنی فقط نظر خودتان مهم نیست. شما وقتی ببینید که صد نفر دیگر چه نظری دارند متوجه می‎شوید که چه چیزهایی بیشتر اهمیت دارد و چه کاری بیشترین میزان جلب توجه را دارد. مثلاً زمانی که میکروفن قطع شده ما یکبار یک برخورد بد می‎کنیم و می‎بینیم که بیشتر افراد دستشان را بالا می‎ببرند و همین موضوع را می‎گویند و از این موضوع می‎شود متوجه شد که این موضوع خیلی مهم است و باید به آن حساس باشیم. پس این دومین مورد بود. مورد نخست این بود که ما دقیق بررسی کنیم و چهارده مورد را بنویسیم و دومین مورد اینکه در مورد مسائل دیگران هم گوش کنیم و ببینیم که دیگران چه پیشنهاداتی برای سخنران اصلی دارند، سخنرانی که برنامه را اجرا کرده و از آن الهام بگیریم.

۳٫ می‎توانیم با دیدن سخنرانی این افراد خودمان را مقایسه کنیم و بگوییم که اگر من بودم چه کاری می‎کردم و چطور می‎توانم از ایده‎های این فرد برای کار خودم استفاده کنم البته نه به معنی دزدی ایده‎ها بلکه به معنی استفاده از ایده‎ها و این می‎تواند واقعاً عالی باشد به شما کمک کند.

۴٫ چهارمین موضوع این است که ما تلاش کنیم دائماً دستمان را بالا ببریم ونظرمان را بگوییم و این خود کمک می‎کند که ما چون در سالن باید میکروفن را در دستمان بگیریم و بلند صحبت کنیم یک تمرینی باشد برای مدیریت ترس از سخنرانی.
یعنی چهار فایده‎ی بسیار عالی را می‎توانم نام ببرم برای اینکه از سخنرانی دیگران ما ایده بگیرم و فرقی نمی‎کند که این سخنرانی درر شهر، مدرسه یا دانشگاه خودتان باشد یا در باشگاه سخنرانی که خوب می‎تواند خیلی حرفه‎ای تر اجرا شود.
پس من پیشنهاد می‎کنم این بهترین روش را دست کم نگیرید شاید خیلی ساده به نظر برسد اما آنقدر کاربردی است که حتی فکرش را هم نمی‎توانید بکنید.
باز هم از شما ممنونم. ممنون از اینکه در این مدت همراه ما بودید و هستید .

منبع : بیشترازیک

 

]]>